برخورد با انسانها ممکن است مهمتر از برخورد با فناوری باشد، بهویژه اکنون که بسیاری از افراد فناوری اطلاعات در حال بازگشت به کار حضوری هستند.
ساعت ۹:۰۰ صبح دوشنبه است، و شما برای اولین هفته کار ترکیبی خود به دفتر میرسید و متوجه میشوید که برنامه ابری شما توسط تیم امنیتی بسته شده است. بعداً متوجه میشوید که رهبر تیم امنیتی در طول فرآیند توسعه به اندازه کافی احساس احترام نمیکند و به CIO رفته و موارد شما را بسته میکند تا زمانی که بتواند تأییدیه را صادر کند. این باعث تاخیر سه هفته ای در راه اندازی یک سیستم مبتنی بر ابر مورد نیاز شد.
یک پاسخ معمولی به این موقعیت خشم خواهد بود، اما احتمالاً در اینجا اشتباه کردهاید. واضح است که برخی از الزامات یا خط مشی هایی وجود داشت که به تایید تیم امنیتی نیاز داشتید، اما تصمیم گرفتید آن را دریافت نکنید. البته، تیم امنیتی چیزی در مورد سیستمهای مبتنی بر ابر و امنیت نمیدانند، بنابراین شما متوجه شدید که آنها هیچ کمکی نخواهند کرد. شاید این درست باشد. با این حال، نتیجه نهایی اتلاف زمان و پول است که تأثیر منفی بر تجارت دارد.
نسبت به شما ناعادلانه است؟ شاید، اما واقعا مهم نیست. افرادی که پلتفرمهای مبتنی بر ابر را راهاندازی میکنند و برنامههای مبتنی بر ابر را اجرا میکنند، اغلب سعی میکنند سیاستهای اداری را دور بزنند. نتیجه معمولاً یکسان است: سایرین در سازمان برنامههای رایانش ابری شما را عقب میکشند و خراب میکنند.
برای درک تأثیرات سیاست سازمانی و پیشرفت رایانش ابری، اجازه دهید به چند موضوع اساسی نگاه کنیم:
کنترل و مالکیت. رایانش ابری میتواند ساختارهای قدرت سنتی در یک سازمان را به چالش بکشد. بخش فناوری اطلاعات ممکن است توسط سرویسهای ابری احساس خطر کند زیرا ممکن است کنترل فناوری اطلاعات بر زیرساختهای فناوری سازمان را کاهش دهند. به طور مشابه، واحدهای تجاری ممکن است به دنبال پذیرش خدمات ابری بدون مشورت با فناوری اطلاعات باشند که منجر به تضاد بر سر کنترل و مالکیت منابع فناوری شود. این حدود ۷۰٪ تا ۸۰٪ از مسائلی است که من در آنجا می بینم (به مثالی که با آن شروع کردم مراجعه کنید).
پذیرش و مقاومت. پذیرش سرویسهای ابری میتواند بین پذیرندگان اولیه و کسانی که در برابر تغییر مقاوم هستند تنش ایجاد کند. پذیرندگان اولیه ممکن است از مقاومت دیگران احساس ناامیدی کنند، در حالی که کسانی که مقاومت می کنند ممکن است احساس کنند از فرآیندهای تصمیم گیری کنار گذاشته شده اند و تحت تأثیر سرعت تغییرات قرار گرفته اند.
راه حل اینجا آموزش و همدلی است. من اغلب در میان جناحهایی قرار میگیرم که هر دو با سرعت پذیرش ابر احساس خطر میکنند. یک گروه معتقد است که خیلی سریع است. دیگری معتقد است که خیلی کند است. هر دو طرف باید صدای یکدیگر را بشنوند و سرعتی را که معقول به نظر میرسد و مهمتر از آن، که بیشترین ارزش را به کسبوکار برمیگرداند، تطبیق دهند.
ادغام و سازگاری. ممکن است سرویسهای ابری با سیستمهای فناوری اطلاعات موجود سازگار نباشند، که منجر به تضاد بر سر یکپارچهسازی و تبادل داده میشود. بخشهای فناوری اطلاعات ممکن است برای پذیرش سرویسهای ابری بدون توجه کافی به تأثیر آنها بر سیستمهای موجود تحت فشار باشند.
اغلب بیشتر از آنچه باید طول می کشد، اما مهم است که رابط ها را به دقت در نظر بگیرید و با صاحبان سیستم کار کنید، حتی برای سیستم های ساخته شده در دهه ۷۰ و ۸۰. همچنین، مالکان آن سیستمها را بهتر از شما درک میکنند، بنابراین ایده خوبی است که آنها را زودتر وارد کنید.
امنیت و حریم خصوصی. سرویسهای ابری میتوانند نگرانیهایی را در مورد امنیت و حریم خصوصی ایجاد کنند، بهویژه در صنایعی که دادههای حساس را ذخیره میکنند. کارمندان ممکن است نگران امنیت دادههای شخصی خود باشند، در حالی که بخشهای فناوری اطلاعات ممکن است در مورد امنیت دادههای شرکت ذخیرهشده در فضای ابری استرس داشته باشند.
البته، مدتی است که امنیت مبتنی بر ابر بهتر از امنیت سنتی بوده است. اما این ادراک نیست، و شما با ادراکات سروکار دارید، نه واقعیت ها. شما باید همدل باشید. اگر مردم نگران دادههایی هستند که خارج از کنترل فیزیکی آنها وجود دارد، باید بدانند که چرا این مشکلی ندارد و چگونه ابر امنیت را بیشتر میکند. اما این کار را به روشی دوستانه و غیرتماعی انجام دهید.
این یکی برای من بسیار عزیز و نزدیک است، با توجه به اینکه در طول سالها و با پذیرش فناوریهای جدید اشتباهات بزرگی در برخورد با مردم مرتکب شدهام. رویکرد من این بود که همه را منفجر کنم، اهدافم را به سرعت انجام دهم، و هر گونه فشار را نادیده بگیرم. از این گذشته، “من کسی هستم که درباره این چیزها کتاب نوشت، نه شما.” رویکرد درستی نیست، اما من جوان بودم.
این منجر به واکنشهای منفی شد که اگر کمی به احساسات دیگران توجه میکردم، میتوانستند از آن اجتناب کنند. من به سرعت یاد گرفتم که مردم را بخشی از هر طرح استقرار ابری کنم، و از آن زمان به خوبی پیش رفته است. شما باید احساسات مردم را به همان اندازه که فناوری مورد استفاده خود را در نظر می گیرید در نظر بگیرید.
پست های مرتبط
وقتی حرفهایهای ابری سیاست اداری را زیر پا میگذارند
وقتی حرفهایهای ابری سیاست اداری را زیر پا میگذارند
وقتی حرفهایهای ابری سیاست اداری را زیر پا میگذارند