گوگل آن را با اخراج های منبع باز منفجر کرد

به همین دلیل آنقدر گیج کننده است که این شرکت برخی از بهترین و درخشان ترین های خود را در منبع باز کنار گذاشته است. افرادی مانند کریس دی بونا، رئیس قدیمی منبع باز آن هستند. یا جرمی آلیسون، گربه آلمن، و دیو لستر، همانطور که استیون جی وان-نیکلز گزارش می‌کند< /a>. به عنوان یک تماشاگر علاقه مند که می خواهد Google Cloud موفق باشد، فکر می کنم این یک حرکت فوق العاده ساده لوحانه است. من آن را درک نمی کنم. اصلاً.

این تصمیمی نیست که Google گرفته است.

کریس دی بونا، برای مثال، ۱۸ سال پیش دفتر برنامه‌های منبع باز Google (OSPO) را تأسیس کرد. اگرچه دیبونا از آن دسته افرادی نیست که برای کارهای متن باز که Google در طول سال ها انجام داده است اعتبار کند (به شدت از نظر کمیت و کیفیت چشمگیر است)، مسلماً او بیش از هر Googler دیگری برای ایجاد زمینه برای مشارکت های منبع باز Google تلاش کرده است.

من سال هاست که دیبونا را می شناسم. در سال ۲۰۰۶، او مرا به کار برد برای پیشنهادات موجی دستی مبنی بر اینکه گوگل می تواند و باید منبع بیشتری از کدهایی را که سرویس های ابری خود را تامین می کند باز کند. او درست می گفت و من اشتباه می کردم. تمایل او به صحبت کردن، نحوه نگاه من به منبع باز را برای همیشه تغییر داد. حمایت او، که به من کمک کرد از رویکرد متفکرانه و عمل‌گرایانه Google به منبع باز قدردانی کنم، بسیار ارزشمند است، اما ظاهراً Google احساس می‌کند که می‌تواند چند دلار صرفه‌جویی کند و DiBona و دیگران را آزاد کند.

آلمن سال‌ها به اجرای برنامه بسیار موفق Google Summer of Code (GSoC) Google کمک کرد. یکی از افرادی که مستقیماً از GSoC بهره مند شد نظر داد، “کار شما در Google تأثیر مثبت زیادی بر روی هزاران نفر ایجاد کرده است. مردم در سراسر جهان از طریق GSoC، به ویژه در کشورهای در حال توسعه. من یکی از آن بچه‌ها بودم.»

و غیره. به نظر می رسد که چندین عضو دفتر برنامه های منبع باز گوگل رها شده اند. همچنین به نظر می رسد که هیچ کس هزینه پس انداز این سکه ها را محاسبه نکرده است.

استریپ استخراج ابر منبع باز

باز هم، من از Google برای حفظ افراد مشهور منبع باز که در کنفرانس ها شرکت می کنند و توییت می کنند، بحث نمی کنم. من مخالف خلاص شدن از شر افراد کلیدی هستم که دارای داربستی هستند که همه منابع منبع باز Google و در نتیجه امیدهای ابری بر آن استوار است.

برای مثال، در سال ۲۰۱۹، گوگل از منبع باز به‌عنوان ابزاری برای ضربه زدن به ابرهای دیگر برای مشارکت ضعیف استفاده کرد. این شرکت با هفت شرکت داده منبع باز اعلام کرد. (افشای: اگرچه در آن زمان برای MongoDB کار نمی‌کردم، اما اکنون کار می‌کنم، و MongoDB یکی از آن هفت نفر بود.) اخیراً Google به ایجاد بنیاد امنیت منبع باز کمک کرد تا امنیت در پروژه های کلیدی منبع باز را بهبود بخشد و بدین ترتیب این پروژه های منبع باز را ایجاد کرد. امن تر برای استفاده در واقع، منبع باز تقریباً به هر کاری که گوگل در تجارت ابری خود انجام می دهد نفوذ می کند. در حالی که خیلی چیزها بسته نگه داشته می شوند (مانند BigQuery)، خیلی بیشتر باز هستند.

مزای راهبردی نرم افزار منبع باز مانند TensorFlow یا Kubernetes این است که به Google اجازه می دهد بر مسیر صنعت تأثیر بگذارد. همین امر در مورد پروژه هایی که گوگل شروع نکرده اما فعالانه در آنها مشارکت دارد صادق است. در صفحات Devstats Cloud Native Computing Foundation قدم بزنید و متوجه خواهید شد که Google مشارکت کننده مهم (اگر نه بزرگترین) در پروژه هایی مانند فرستاده، و غیره، Knative، Istio و موارد دیگر.

شاید تفکری که در پس اخراج‌ها وجود دارد این باشد که، اکنون که مشارکت منبع باز به رویه عملیاتی استاندارد در Google تبدیل شده است، نیاز چندانی به نفوذ کارمندان Google مانند DiBona وجود ندارد. اما این واقعیت را نادیده می گیرد که او و دیگرانی که رها شده بودند، پشت صحنه معماری، استراتژی، لابی کردن، و اجرا را انجام داده اند تا منبع باز را برای نحوه عملکرد امروز گوگل ضروری کنند. شما آنقدر تجربه را بدون عواقب از دست نمی دهید.

منبع باز برای نمایش قوی گوگل در جنگ ابری ضروری بوده است. برای تداوم این شتاب، گوگل به تخصص منبع باز بیشتری نیاز دارد، نه کمتر. بله، شرکت مادر گوگل، آلفابت، تنها ۴۶.۳۴ میلیارد دلار سود در سه ماهه گذشته به دست آورده است. اما اگر این شرکت امیدوار است به استفاده از منبع باز به‌عنوان دم بادی ادامه دهد، باید نحوه به ثمر رساندن استعداد منبع باز خود را مجدداً ارزیابی کند و باید به خاطر داشته باشد که در نهایت بسیار بیشتر از آنچه با سیاست‌های متن‌باز مؤثر خرج می‌کند صرفه‌جویی می‌کند.