۳۰ شهریور ۱۴۰۳

Techboy

اخبار و اطلاعات روز تکنولوژی

چگونه ChatGPT برنامه نویس ۱۰۰x را فعال می کند

ChatGPT به برنامه نویسان (و پزشکان، معلمان، محققان و غیره) قدرت های فوق العاده ای می دهد تا ایده های خود را توسعه دهند، ارتباط برقرار کنند و تکرار کنند. کسانی که به جای محدودیت های آن بر آزمایش امکانات آن تمرکز می کنند، از مزیت اولیه برخوردار خواهند بود.

ChatGPT به برنامه نویسان (و پزشکان، معلمان، محققان و غیره) قدرت های فوق العاده ای می دهد تا ایده های خود را توسعه دهند، ارتباط برقرار کنند و تکرار کنند. کسانی که به جای محدودیت های آن بر آزمایش امکانات آن تمرکز می کنند، از مزیت اولیه برخوردار خواهند بود.

هیچ کس برای جستجوی Google آماده نبود. موتورهای جستجو البته وجود داشتند، اما نه به این شکل – نه مانند گوگل. خیلی زود مشخص بود که جستجوی Google یکی از آن برنامه‌هایی است که هر ۲۰ سال یا بیشتر ارائه می‌شود و نه تنها بازی، بلکه زندگی مردم را تغییر می‌دهد.

۲۰ سال فلش فوروارد، و فناوری بعدی نه تنها تغییر دهنده بازی، بلکه تغییر دهنده زندگی در آستان ما است: ChatGPT . اما ChatGPT برنامه ۲۰ ساله بعدی نیست، به دلایلی که افراد زیادی به آن مراجعه کرده اند.

اطلاعات بیشتر در مورد آن در زیر. اما ابتدا باید شما را به سال ۱۹۹۹ برگردانم، زمانی که من بسیار جوانتر از امروز بودم. جستجوی گوگل به تازگی ظاهر شده بود، و من به سرعت متوجه شدم که چگونه از آن استفاده کنم. در واقع، پس از چند سال، من و دوستان نزدیکم در علوم کامپیوتر به شوخی گفتیم که چگونه این مزیت مخفی ما نسبت به افراد با تجربه بیشتر است. ما می‌دانستیم که چگونه از Google واقعاً، واقعاً خوب استفاده کنیم، که من کمی در مورد آن احساس ناامنی کردم، شک داشتم که این احتمالاً می‌تواند یک مزیت بادوام در بازار باشد. من ماهیت کاری را که پیج و برین می‌خواستند انجام دهند، درک می‌کردم، حتی اگر نمی‌دانستم چگونه آن‌ها این کار را انجام می‌دهند.

چیزی که باعث شد مهارت اولیه من در گوگل به یک معامله بزرگ تر تبدیل شود این بود که افرادی که در آن زمان با آنها کار می کردم به جای جستجو در گوگل از من کمک می خواستند. انگار از من و دوستانم در علوم کامپیوتر به عنوان اوراکل هایی استفاده می کردند که با گوگل ارتباط برقرار می کردند. برای من گیج کننده بود. به نظر می‌رسید که آنها واقعاً، واقعاً در استفاده از آن بد هستند – یا شاید فقط ترسیده بودند.

در هر صورت، من هرگز به طور کامل متوجه نشدم. آن‌ها از من کمک می‌خواستند، و من با این هوس مبارزه می‌کردم که بگویم: «فقط آن را در گوگل جستجو کنید!» (مطمئنم LMGTFY.com را به خاطر می آورید؟) اما آنها نمی دانستند چگونه یا از امتحان کردن می ترسیدند. من متوجه شدم که بهتر از دیگران در استفاده از این فناوری جدید قدرتمند – و درک پتانسیل واقعی آن – مزیت مخفی شغلی من بود.

من فکر می‌کنم روشی که بسیاری از همکاران من در روزهای اولیه جستجوی Google را مشاهده می‌کردند این بود که امروزه تعداد افراد ChatGPT و دیگر پلتفرم‌های مبتنی بر هوش مصنوعی را مشاهده می‌کنند. آنها قدرتمند هستند، بنابراین ترسناک هستند. تصورات از پیش ساخته شده در مورد هوش مصنوعی (تخیلی و غیره) مانع از چگونگی استفاده و ادغام این فناوری به طور موثر (و ایمن) شده است.

Semantic Kernel: پلی بین مدل های زبان بزرگ و کد شما

مزیت واقعی ChatGPT

اما مزیت واقعی ChatGPT چیست؟ به نظر من، نوشتن کد یا مقالات ترم نیست، اگرچه ChatGPT در هر دوی این موارد بسیار خوب است. به عنوان مثال، من به ChatGPT گفتم که توضیحی برای یک بازی رومیزی بر اساس woodchucks بنویسد. نتیجه نیاز به ویرایش داشت، اما چیزی برای شروع به من داد. (و شروع کردن همیشه سخت ترین قسمت است!)

در عوض، چیزی که ChatGPT را به جستجوی Google برای نسل جدید تبدیل می‌کند، توانایی آن در اجازه دادن به افراد باهوش برای برقراری ارتباط و همکاری بسیار سریع‌تر و مؤثرتر است. برقراری ارتباط موثر و کارآمد به مهارت‌های بی‌شماری نیاز دارد و همه در همه این‌ها در سطح جهانی نیستند. برای مثال، ایجاد نقشه‌های فنی واقعاً خوب، نثر متقاعدکننده، یا تشبیه‌های ساده‌شده، هر یک از بخش‌های ارتباط مؤثر هستند. به نوعی، ChatGPT و سایر راه حل های هوش مصنوعی مانند Midjourney این پتانسیل را دارند که هر یک از ما را با توانایی های بیونیک برای برقراری ارتباط تقویت کنند. انتقال ایده‌های بسیار پیچیده به همکاران بسیار آسان‌تر می‌شود، زمانی که شما یک دستیار دارید که مایل به انجام همه کارها است.

ChatGPT و دوستان را وارد کنید…

ChatGPT من را به یاد کارهای انجام شده از تحقیقات IBM در Project Wisdom، یک پلت فرم باز مبتنی بر جامعه Ansible برای کمک به رساندن اتوماسیون به طیف وسیع تری از کاربران از طریق هوش مصنوعی. همانطور که همکار Red Hat من اشش بادانی در مورد هوش مصنوعی و اتوماسیون می نویسد.

“فعال کردن اتوماسیون برای مجموعه بسیار بزرگتری از کاربران به صاحب اتوماسیون کمک می کند تا در نوآوری در حالی که درخواست های عادی را محدود نمی کند. این قدرت اتوماسیون را به یک دارایی استراتژیک و قابل دسترس برای کاربران بیشتری نسبت به افراد متخصص تبدیل می کند.»

با گسترش اندکی، ChatGPT و دوستان این توانایی را دارند که هر یک از ما را به ارتباطات بیونیک تبدیل کنند. به چند نفر فکر کنید که دور یک تخته سفید با نشانگرهای Expo و یادداشت های چسبناک نشسته اند. آیا آنها برخی از ایده ها را دریافت خواهند کرد؟ مطمئن. آیا این ایده ها به جایی خواهند رسید؟ برخی این کار را انجام می دهند، اما برخی به بن بست می رسند زیرا افراد حاضر در اتاق ممکن است در ساده کردن ایده ها عالی نباشند، یا ممکن است در طراحی مهارت نداشته باشند.

اما اکنون به همان افرادی فکر کنید که از ChatGPT استفاده می کنند و در نهایت (من حدس می زنم/امیدوارم)، نوعی ابزار طراحی یکپارچه. یکی از آنها می‌تواند بگوید: «هی، ChatGPT: یادت می‌آید که دیشب یک ساعت در موردش صحبت می‌کردیم؟ برای آن نقاشی بکشید و آن را با این همکاران به اشتراک بگذارید.”

مقدمه ای برای OOP: سبک برنامه نویسی روزمره

در این سناریو، می‌توانید معماری پیچیده‌ای را برای سیستمی که می‌سازید، با ChatGPT که به طور خودکار کد را تجزیه و تحلیل می‌کند و اتصالاتی ایجاد می‌کند که ممکن است هرگز در طول مسیر به آن فکر نکرده باشید. به همان اندازه که من می توانم به آن فکر کنم، این نمونه خوبی از چیزی است که اشش در وبلاگش متفکرانه درباره آن نوشته است. و همانطور که مردم به همکاری و تکرار ایده‌ها ادامه می‌دهند – و وقتی در استفاده و درک ChatGPT و دوستان واقعاً بسیار خوب می‌شوند – این مزیت به‌طور تصاعدی افزایش می‌یابد.

۱۰x برنامه نویس x 10

در واقع، من به ChatGPT در زمینه برنامه نویسان ۱۰x فکر می کنم. آنها بهتر نیستند زیرا برنامه نویسان بهتری هستند (اگرچه این کمک می کند). آنها بهتر هستند زیرا از نظر ورودی و خروجی ارتباطات بهتری دارند. آنها می دانند از چه منابعی استفاده کنند و چگونه بهتر از آنها استفاده کنند. آنها می دانستند که چگونه از گوگل بهتر استفاده کنند، به عنوان مثال، که آنها را قادر می ساخت تا مسائل را کارآمدتر بررسی کنند و سریعتر یاد بگیرند. آن‌ها می‌دانستند که چگونه هر چیزی را که می‌تواند خودکار شود، خودکار کنند، و به آنها امکان نوآوری و کار روی وظایف استراتژیک‌تر را می‌دهد. این مزیت را در طول ۲۰ سال ترکیب کنید، و تفاوت بزرگی برای افراد و سازمان‌هایشان ایجاد می‌کند.

با ChatGPT، برنامه نویسان ۱۰ برابر می توانند به برنامه نویسان ۱۰۰ برابری تبدیل شوند، زیرا آنها می توانند به طور مؤثرتری ایده ها را به اشتراک بگذارند و آنها را بسیار سریعتر تکرار کنند. حتی برنامه نویسان متوسط ​​نیز احتمالاً برنامه نویس ۵x یا ۱۰x خواهند شد. ما در حال حاضر شروع به دیدن سازمان‌هایی کرده‌ایم که ارزش استفاده از قدرت برنامه‌هایی مانند ChatGPT را درک می‌کنند، و در «نجواکنندگان هوش مصنوعی.” لوله کشی خدمات مختلف هوش مصنوعی با هم به روش درست مطمئناً یک مهارت پرسود است. و اگر قرار بود ChatGPT منبع باز باشد، یا اگر یک پروژه متن باز با قابلیت های ChatGPT مانند ظاهر شود، این احتمالات بی پایان و شگفت انگیز خواهد بود.

زیبایی و قدرت ChatGPT، Google Bard ، Midjourney و هر چیز دیگری که پیش بیاید (من مشتاقانه منتظر یک برنامه هوش مصنوعی مولد هستم که بتواند نقشه های فنی را تولید کند) این است که این پتانسیل به برنامه نویسان و مهندسان محدود نمی شود. به شخصی فکر کنید که سعی دارد ایده دیوانه کننده و خوبی را برای یک استارتاپ توضیح دهد. این من ۲۰ سال پیش بودم… و در مرحله زمین بازی شکست خوردم، زیرا نمی توانستم ایده خود را بیان کنم. شاید اگر ChatGPT در آن زمان وجود داشت تا به من کمک کند افکارم را با نثر واضح تر، تشبیهات بهتر و نقاشی های فنی عالی بیان کنم، زندگی من بسیار متفاوت می شد…

نحوه استفاده از عملگر is و به عنوان در سی شارپ

اما من پرت می شوم.

من فکر می‌کنم مردم زمان زیادی را برای نگرانی در مورد اینکه ChatGPT دیو آورده شده است تلف می‌کنند. به «زندگی» یا پایان تمام مقالات پنج پاراگراف تولید شده اولیه. به جای نگرانی در مورد نحوه تقلب دانش آموزان، باید به این فکر کنیم که معلمان چقدر بهتر می توانند تدریس کنند. بیشتر مردم می خواهند تأثیر بگذارند، نه تقلب، و ما باید به جای تأثیرگذاری، آن را دو چندان کنیم.

البته خطراتی با فناوری هایی مانند ChatGPT وجود دارد< /a> و دلایل زیادی برای نگرانی. می توان از آن سوء استفاده کرد، و به قول معروف، با قدرت زیاد، مسئولیت بزرگی به همراه دارد. در این مورد، قدرت در توانایی‌های مشترک فناوری است و مسئولیت بر عهده انسان‌هایی است که از آن استفاده می‌کنند – به‌ویژه کسانی که از آن برای منافع تجاری استفاده می‌کنند. یاد غرب وحشی کانتینرها در روزهای اولیه افتادم، و اینکه چگونه Kubernetes آمد و آن را اهلی کرد. ما در آینده ای نه چندان دور به معادل هوش مصنوعی مولد Kubernetes نیاز داریم (و احتمالاً خواهیم دید).

اما در حال حاضر، جستجوی بعدی گوگل درست در مقابل ما است و کسانی که به جای محدودیت‌های آن بر روی آزمایش امکانات آن تمرکز می‌کنند، از مزیت اولیه برخوردار خواهند بود.

در Red Hat، اسکات مک کارتی مدیر ارشد محصول RHEL Server است که مسلما بزرگترین تجارت نرم افزار منبع باز در جهان است. مناطق تمرکز شامل ابر، کانتینرها، گسترش حجم کاری و اتوماسیون است. اسکات با همکاری نزدیک با مشتریان، شرکا، تیم‌های مهندسی، فروش، بازاریابی، سایر تیم‌های محصول و حتی در جامعه، تجربه شخصی را با بازخورد مشتری و شریک ترکیب می‌کند تا قابلیت‌های استراتژیک را در Red Hat Enterprise Linux بهبود بخشد و تطبیق دهد. /p>

اسکات یک کهنه‌کار استارت‌آپ در رسانه‌های اجتماعی، یک تایمر قدیمی تجارت الکترونیک، و یک تکنسین تحقیقاتی دولتی است که در شرکت‌ها و سازمان‌های مختلف، از هفت نفر استارت‌آپ تا ۱۲۰۰۰ شرکت فناوری کارمند، تجربه دارد. این به یک دیدگاه منحصر به فرد در توسعه، تحویل و نگهداری نرم افزار منبع باز ختم شده است.

New Tech Forum مکانی برای کاوش و بحث در مورد فناوری سازمانی نوظهور در عمق و وسعت بی سابقه ای فراهم می کند. انتخاب ذهنی است، بر اساس انتخاب ما از فناوری هایی که معتقدیم مهم هستند و برای خوانندگان InfoWorld بیشترین علاقه را دارند. InfoWorld وثیقه بازاریابی را برای انتشار نمی پذیرد و حق ویرایش تمام محتوای ارائه شده را برای خود محفوظ می دارد. همه سوالات را به newtechforum@infoworld.com ارسال کنید.