۳۰ شهریور ۱۴۰۳

Techboy

اخبار و اطلاعات روز تکنولوژی

حتی با صرفه جویی در هزینه بازگشت، ارزش محاسبات ابری همچنان قوی است

سال 2023 ممکن است سال بازگشت به کشور باشد، اما تصمیمات معماری چالش برانگیزتری باید گرفته شود، علاوه بر چیزی که باعث صرفه جویی در چند دلار ابری می شود.

سال ۲۰۲۳ ممکن است سال بازگشت به کشور باشد، اما تصمیمات معماری چالش برانگیزتری باید گرفته شود، علاوه بر چیزی که باعث صرفه جویی در چند دلار ابری می شود.

۳۷Signals، به رهبری CTO David Heinemeier Hansson، یک طرح بازگرداندن ابری را اجرا کرد که قبلا ۱ میلیون دلار برای آنها صرفه جویی کرد. پیش از این، این شرکت سالانه ۳.۲ میلیون دلار برای خدمات ابری هزینه می کرد. آنها این را بیش از حد می دانستند. پروژه بازگشت آنها به کشور ۶۰۰۰۰۰ دلار در هشت سرور میزبانی شده توسط Deft سرمایه گذاری کرد. هانسون اکنون پیش بینی می کند که این طرح می تواند ۱۰ میلیون دلار در مدت پنج سال صرفه جویی کند. این پولی است که آن‌ها می‌توانند مستقیماً با سرمایه‌گذاری در نوآوری‌ها و پروژه‌های تحول دیجیتال به تجارت برگردانند.

در نتیجه، مخارج ابری آنها ۶۰ درصد کاهش یافته است، از حدود ۱۸۰۰۰۰ دلار به کمتر از ۸۰۰۰۰ دلار در ماه رسیده است. هانسون انتظار کاهش قابل توجه دیگری در هزینه ها را دارد. با وجود مدیریت سخت افزار خود، اندازه تیم عملیاتی ثابت مانده است.

این به این آسانی نیست

البته، کسانی که پروژه‌های بازگشت به وطن را بر اساس این داده‌های حکایتی انجام می‌دهند، ممکن است به همان اندازه از مزایای هزینه‌ای پیدا نکنند. در واقع، فقط به این دلیل که پول با انتقال برنامه‌ها و داده‌ها به پلتفرم‌های سخت‌افزاری ارزان‌تر صرفه‌جویی می‌شود، اندازه‌گیری مزایای رایانش ابری چالش‌برانگیزتر است.

Azure Percept: راه‌انداز سریع یادگیری ماشین

بسیاری از شرکت‌ها ممکن است با خوشحالی کاهش هزینه‌ها را تا ۶۰ درصد یا بیشتر گزارش کنند، اما تصویر بزرگ‌تری را از نظر چابکی و سرعت نوآوری که رایانش ابری قادر به ارائه بر روی سیستم‌های سخت‌افزاری متعلق به خود است، از دست می‌دهند. خطر این است که شرکت‌ها به سمت ارائه‌دهندگان خدمات مدیریت‌شده و خدمات هم‌مکانی عجله کنند، حتی فضای مرکز داده خود را اجاره می‌کنند، و در نهایت با هزینه‌های ثابت بلندمدت و هزینه‌های سرمایه‌ای مواجه می‌شوند که با در نظر گرفتن همه مزایای سخت و نرم، قابل توجیه نیستند. /p>

این یک عقب‌نشینی برای بازگشت به کشور نیست، فقط اینکه محاسبات ارزش بسیار پیچیده‌تر از آن چیزی است که بسیاری از مردم می‌دانند. من می ترسم که شرکت ها برای صرفه جویی چند دلاری به سمت سیستم های داخلی هجوم ببرند، دقیقاً مانند چند سال پیش که به سیستم عامل های ابری عجله کردند. هنگامی که شرکت ها ارزش واقعی ارائه شده را درک نمی کنند، همین اشتباهات ممکن است رخ دهد.

از کدام پایگاه داده ابری باید استفاده کنید؟

دیدگاه متعادل از فناوری

بسیاری از اینها به تعریف دقیق معنای ارزش برای کسب و کار مربوط می شود. برای برخی از کسب‌وکارها، صرفه‌جویی در هزینه‌ها می‌تواند به ارزش تبدیل شود، اگر در صنعتی باشند که به نوآوری و سرعت ارزشی قائل نباشند و ارزان‌ترین و بهترین محصول برنده روز باشد. شرکتی را در نظر بگیرید که فقط کالاهای اساسی می‌سازد، در ۱۰۰ سال گذشته کالاهای اصلی تولید کرده است، و همچنان به تولید کالاهای اساسی برای برآورده کردن تقاضای ثابت ادامه خواهد داد.

برای این نوع شرکت‌های سنتی‌تر، ابر واقعاً ارزشی ندارد و شاید هرگز نباید به ابر عمومی سفر می‌کردند. بنابراین، بازگشت به وطن واقعاً “اندازه مناسب” است، و روی پلتفرم‌هایی کار می‌کند که برای نوع محاسبات مورد نیاز و نوع کسب و کارشان مقرون به صرفه‌تر هستند.

برای دیگران، به این راحتی نیست. بیشتر کسب‌وکارها با نوآوری‌های خود موفق می‌شوند، فرقی نمی‌کند محصول، خدمات یا فرآیندی باشد که تجربه مشتری را بهتر می‌کند، مانند زنجیره‌های تامین خودکار به‌گونه‌ای بهینه‌سازی شده که محصولات سریع‌تر و از طریق یک تجربه برتر به مشتری تحویل داده شوند.

حتی شرکت‌های سنتی مانند بانک‌ها نیز می‌توانند از این نوع نوآوری بهره‌مند شوند که هنگام استفاده از ابرهای عمومی به عنوان پلت‌فرم‌های اصلی بسیار آسان‌تر است، حتی اگر کار با سخت‌افزار متعلق به آن ارزان‌تر باشد. ارزش در نوآوری و سرعت عرضه به بازار است، نه در صرفه جویی که ممکن است با انتخاب مسیرهای ارزان‌تر برای محاسبات امکان پذیر باشد که چابکی و سرعت رشد را محدود می‌کند.

4 مدل برای افزایش مجوزهای دسترسی در مواقع اضطراری

حالا چی؟

بنابراین، آیا Linthicum مخالف استرداد است یا برای بازگشت به وطن؟ هیچ کدام. این هرگز در مورد یک جهت یا جهت دیگر نبوده است. این در مورد تطبیق پیکربندی فناوری و منابع با نیازهای کسب و کار است. البته، بسیاری از مردم نمی خواهند این را بشنوند. آنها می خواهند یک پاسخ ساده برای “کدام یک بهتر است؟”

به همین دلیل است که ما در وهله اول اینجا هستیم. به نظر می رسد که ما برخی از برنامه ریزی استراتژیک برای درک تجارت و مطابقت با پیکربندی فناوری برای به حداکثر رساندن ارزش تجاری را از دست داده ایم. به نظر می رسد ما با سر و صدا به دنبال هر کاری که بچه های باحال این روزها انجام می دهند می دویم. این هرگز رویکرد درستی نبوده است، و ما در نهایت به رفع مشکلات در قسمت پشتی و جمع‌آوری بدهی‌های فنی بسیار می‌پردازیم.