آیا بودجه باید صرف نوآوری ها شود یا اصلاح سیستم های موجود تا شما را ورشکست نکنند؟ آینده کسب و کار شما ممکن است بر روی پاسخ باشد.
این یک جلسه برنامه ریزی بودجه است که به نظر می رسد همیشه دوشنبه برگزار می شود. امسال ۳۰ میلیون دلار برای پروژه های فناوری اطلاعات فراتر از هزینه های عملیاتی هزینه شده است. به عبارت دیگر، هزینههای اختیاری خالص جدید باید در بهبود ارائه خدمات فناوری اطلاعات سرمایهگذاری شود.
لیست چیزهایی که باید ساخته و مستقر شوند یا ثابت شوند و دوباره مستقر شوند معمولاً به خوبی درک می شوند. یک معاوضه بین بهینه سازی و نوآوری در سیستم های ابری در حال ظهور است.
تعریف سوال
طبق این مطالعه، ایده نوآوری در مقابل بهینهسازی چیزی است که مدیران ارشد فناوری اطلاعات و مدیران ارشد فناوری اطلاعات باید در سال ۲۰۲۳ با آنها مقابله کنند. احتمال سرمایه گذاری مدیران ارشد فناوری در نوآوری و فناوری های جدید در شرایط رکود اقتصادی به جای بهینه سازی پشته فناوری فعلی خود، تقریباً دو برابر است. آنها فعال سازی هوش مصنوعی را به عنوان یک اولویت فوری رتبه بندی کردند. با این حال، ۸۳ درصد نگران هستند که منابع کافی برای سرمایه گذاری موثر در نوآوری نداشته باشند. این شاید به این دلیل است که آنها هیچ ایده ای از هزینه این فناوری جدید و تعداد منابع از پروژه های بهینه سازی ابری حذف نمی کنند.
بهینهسازی فناوری اطلاعات در درجه اول بر ایجاد بهبودهای تدریجی در سیستمها و فرآیندهای موجود تمرکز دارد تا آنها را کارآمدتر و ارزشمندتر کند. این اغلب شامل تنظیم دقیق سیستم ها، خودکارسازی وظایف و تجمیع منابع برای کاهش هزینه ها و افزایش بهره وری است. این به نتیجه نهایی می رسد زیرا بهینه سازی فناوری اطلاعات فوایدی را به همراه دارد و برای حفظ مزیت رقابتی بسیار مهم است.
با این حال، جنبه منفی اولویتبندی بهینهسازی، خطر نادیده گرفتن فرصتها برای نوآوری است که میتواند تأثیرات بلندمدتی بر رشد و ارتباط سازمان داشته باشد. به سیستمهای جدید متحول کننده بازی مانند هوش مصنوعی فکر کنید که کارایی زنجیره تامین را افزایش میدهد یا مراحل خودکارسازی در تولید را که سرعت بهرهوری و کاهش هزینهها را همزمان افزایش میدهد. معمولاً ارزش یک کسب و کار مستقیماً با نوآوری هایی که می توانند آن را هدایت کنند، تعریف می شود. به خدماتی که اکنون استفاده میکنیم، از تحویل غذا گرفته تا اشتراکگذاری در منزل، فکر کنید، و این خدمات تجربههای بهتر مشتری از طریق نوآوری است.
تأکید بر نوآوری شرکتها را قادر میسازد که جلوتر از منحنی باشند و مشتریان را با محصولات و خدمات پیشرفته جذب کنند. با این حال، سرمایهگذاری بیش از حد در نوآوری بدون بهینهسازی سیستمهای موجود میتواند منجر به ناکارآمدی و فشار مالی شود و در نتیجه مانع از توانایی سازمان برای تحقق وعدههایش شود.
منابع محدود
برای من مهم نیست که شرکت شما ۱۰ یا ۱۰۰ ساله است، نام بازی این است که مشخص کند منابع محدود (پول) را کجا تخصیص دهیم. IT درصدی از کل سرمایهگذاری در صنعت داده میشود، بنابراین موفقیت آن با نحوه استفاده استراتژیک از این پول برای بازگشت بیشترین ارزش به کسبوکار تعیین میشود.
چند نکته را باید در نظر گرفت:
اول، بهینهسازی سیستمها، چه در فضای ابری یا غیر ابری، به معنای اصلاح اشتباهات انجام شده در گذشته است، معمولاً انباشت بدهی فنی ناشی از تصمیمهای نادرست، مانند مهاجرت به یک پلتفرم بدون بهینهسازی سیستمهای آن پلتفرم.
بهعنوان مثال، برنامههای کاربردی را بدون بهینهسازی برای آن پلتفرم به ابر عمومی ببرید. این به صورتحسابهای غیرمنتظره بزرگ ابری تبدیل میشود و بسیاری از شرکتها را به رفع مشکلات مربوط به برنامهها و دادههای در حال اجرا بر روی ابرها و چند شرکت برای بازگشت به مرکز داده سوق میدهد. هر دو مسیر هزینه زیادی دارند و ارزش کمی به کسب و کار برمیگردانند.
این اشتباهات یک شرکت را نابود می کند. دور کردن منابع از نوآوری و صرف آنها برای انجام کارها آنطور که باید ارزش کسب و کار را از بین می برد. من فکر میکنم که شاهد خواهیم بود که بسیاری از کسبوکارها آنقدر پول خرج میکنند تا اشتباهات گذشته خود را برطرف کنند که در نهایت به آن دست میزنند. احتمالاً توسط شرکت هایی که تصمیمات بهتری می گیرند و روی نوآوری سرمایه گذاری می کنند، مختل خواهند شد.
دوم، آیا روی نوآوری های درست سرمایه گذاری می کنید؟ البته، هوش مصنوعی در حال حاضر بسیار محبوب است، بنابراین به نظر میرسد که شتاب در سیستمهای تجاری اصلی فعالکننده هوش مصنوعی باشد.
با این حال، من گمان میکنم که برخی از این سرمایهگذاریها آنطور که بسیاری معتقدند، نتیجه نخواهد داد. هوش مصنوعی در سیستم ها به اشتباه استفاده می شود. به عنوان مثال، پیچ کردن یک سیستم هوش مصنوعی مولد بر روی یک برنامه کنترل موجودی واقعاً هیچ عملکرد مفیدی را ارائه نخواهد کرد. این بدهی فنی بیشتر و مورد دیگری در لیست مواردی است که باید اصلاح شوند.
معادل واقعی است
من دو سوال اساسی در مورد بهینه سازی در مقابل نوآوری به شما داده ام. بیشتر مدیران ارشد فناوری اطلاعات و مدیران ارشد فناوری اطلاعات هنوز درک نمی کنند که این مبادله وجود دارد و در عوض در حال انجام برنامه ریزی تاکتیکی هستند. آنها هر چیزی را که اجماع معتقد است باید به لیست سرمایه گذاری اضافه شود، اضافه می کنند، بدون اینکه درک روشنی از چگونگی بازگشت ارزش به کسب و کار داشته باشند.
آیا در وهله اول اینگونه نیست که ما دچار مشکل شدیم؟
پست های مرتبط
کشمکش بین بهینه سازی و نوآوری در دفتر CIO
کشمکش بین بهینه سازی و نوآوری در دفتر CIO
کشمکش بین بهینه سازی و نوآوری در دفتر CIO