پیچیدگی چند ابری از یک مشکل معماری ابری نظری به یک مشکل مالی در حال حرکت است و کسبوکارها ناگهان به دنبال راهحلهایی هستند.
طبق گزارشی که توسط Anodot منتشر شده است، ۴۹٪ از پاسخ دهندگان به نظرسنجی دریافت هزینه های ابری را دشوار می دانند. کنترل. علاوه بر این، ۵۴ درصد بر این باورند که منبع اصلی زبالههای ابری آنها فقدان دید و قابلیت مشاهده در استفاده اولیه از ابر است. اینجا چیز جدیدی نیست.
چیزی که توجه من را جلب کرد این است که ۴۹٪ گفتند که مدیریت محیط های پیچیده چند ابری یک چالش اصلی برای مدیریت هزینه های ابری است. از هر دو شرکت، یکی در نهایت میداند که پیچیدگی معماری ابر بخش اصلی استفاده از هزینههای ابری است و باید با آن مقابله کرد.
من مطمئناً سالهاست که پرچم “پیچیدگی چند ابری یک مشکل است” را تکان میدهم. تاخیر در پاسخگویی به این چالش در فناوری اطلاعات سازمانی احتمالاً به این دلیل است که درد هنوز احساس نشده است. در طول سالها متوجه شدهام که این یک چیز است که زنگ خطر را به صدا درآورد و اینکه فناوری اطلاعات سازمانی بالاخره به این هشدار توجه کند چیز دیگری است. اکنون در حال ضربه زدن به کسب و کار در بودجه است، چیزی که به سرعت شما را اخراج می کند.
شاید “پیچیدگی” راه اشتباهی برای توصیف مشکل باشد. پیچیدگی نتیجه ناهمگونی است، که نتیجه نیاز به استفاده از بهترین خدمات ابری از هر ارائه دهنده ابری است که به آنها ارائه می دهد. این یک پیشرفت طبیعی از گسترش محاسبات ابری است. بیشتر شرکتها به سادگی تعداد خدماتی را که باید حفظ شوند افزایش میدهند و در نتیجه هزینهها و ریسک عملیات ابری یا ابری را افزایش میدهند.
مشکل از قبل برای اکثر مشاغل وجود دارد. من مطمئن نیستم که هیچ شرکتی برای مقابله با پیچیدگی چند ابری به جز خواندن چند مقاله و پرسیدن چند سوال دیگر اقدامی انجام نداده باشد. بیشتر شرکت ها گسترش خدمات چند ابری را چیزی می دانند که تنها با استفاده از رویکردهای تاکتیکی و واکنشی می توانند با آن مقابله کنند. آنها از هر گونه امنیت، عملیات، مدیریت داده، یکپارچه سازی داده ها، و پلتفرم های حاکمیتی که ارائه دهندگان خاص ارائه می دهند، استفاده می کنند و درک می کنند که بعداً می توان این مشکل را برطرف کرد، بنابراین قوطی را به سرعت پایین می آورد.
آنچه در حال حاضر رخ می دهد این است که بسیاری از شرکت ها در یک حفره پیچیدگی ابری هستند و به حفاری ادامه می دهند و فکر می کنند که چاره دیگری وجود ندارد. کسبوکار، سرمایهگذاران و بازار خواستار تغییر به سمت «ابر» شدهاند که با یک بیماری همهگیر جهانی و افزایش اتکا به منابع مجازی مبتنی بر ابر تسریع شده است. سرعت بر برنامه ریزی اولویت داده شده است. شرکتها به معماری ابری و استقرار چند ابری دست یافتهاند که «کار میکند» اما این کار را با ۵۰ تا ۱۰۰ درصد بازده هزینه کمتر انجام میدهد، بسته به میزان بد بودن دامنههای راهحل شما.
ترس این است که کارها با توقف کار (à la Y2K)، قطعی و نقض مکرر شوند، و دیگر پولی برای پرتاب کردن مشکل وجود نخواهد داشت. من گمان میکنم که تعداد کمی از کسبوکارهای شکست خورده به فقدان برنامهریزی معماری، هزینههای بیش از حد فناوری اطلاعات، و رویدادهای کشنده روابط عمومی، مانند نقض دادهها، که کسبوکار را به سمت خرید سریع یا حتی ورشکستگی میبرد، بازمیگردند. ما می دانیم که پیچیدگی آن مشاغل را نابود کرد.
رفع این مشکل هیچ رازی نیست: به حالت “همانطور که هست” نگاه کنید، کمبود را درک کنید و برنامه ای برای حل مشکل کل نگر ایجاد کنید، که نیاز به پیروزی در بسیاری از نبردهای کوچک دارد. نبردها برای ادغام بسیاری از سرویسهای بومی به سرویسهای متقابل ابری است که بهجای ارائه خدمات به پلتفرم یک ارائهدهنده ابری، به کل پلتفرمهای چند ابری و حتی قدیمی قدیمی خدمت میکنند.
این مفهوم را به امنیت، عملیات، حکومتداری، یکپارچهسازی دادهها و بسیاری از سرویسهای دیگر بسط دهید، و شروع به درک مفهوم نوظهور «ابر ابر» یا «متاکلود» خواهید کرد، که فقط لایهای از خدمات متقابل ابری که باید پیچیدگی و هزینه های آن را کاهش دهد، چیزی که در اینجا در مورد آن صحبت می کنیم.
درد می تواند به ما بیاموزد که از چه چیزی اجتناب کنیم. حدس میزنم دستمان را روی اجاق گذاشتهایم.
پست های مرتبط
معماری پیچیده ابر بالاخره باعث دردسر بودجه می شود
معماری پیچیده ابر بالاخره باعث دردسر بودجه می شود
معماری پیچیده ابر بالاخره باعث دردسر بودجه می شود