بزرگترین مانع ابر مردم هستند

مردم و فرهنگ بسیاری از کسب و کارها را از گرفتن ارزش واقعی رایانش ابری باز می دارد. تغییر فرهنگ سازمانی و اصلاح KPI ها می تواند کمک کند.

من می‌توانم بیشتر مشکلات تجاری را با استفاده از راه‌حل‌های فناوری حل کنم، اما همیشه گفته‌ام که سخت‌ترین بخش این است که مردم و فرهنگ شرکت را پشت سر ارزش واقعی فناوری قرار دهیم. رایانش ابری تفاوتی ندارد.

پروژه‌های ابری ناموفق به ندرت به مسائل فناوری، مانند ناتوانی در مقیاس‌پذیری یا راه‌حل‌های امنیتی ضعیف بازمی‌گردند. اکثر شکست‌ها زمانی اتفاق می‌افتند که مهارت‌ها و فرهنگ به‌اندازه کافی سریع برای استفاده مؤثر از یک فناوری جدید، از جمله محاسبات ابری، سازگار نمی‌شوند.

طبق اخیر نظرسنجی Harvard Business Review، ۶۲ درصد از مدیران فناوری اطلاعات گفتند که برای همگام شدن با نقش ها و مسئولیت های فناوری که به سرعت در حال تحول است و برای مقابله با سرعت افزایش پذیرش ابر، مشکل دارند. مدیران همچنین به پیچیدگی فزاینده‌ای که رایانش ابری به همراه دارد، به همراه ناتوانی شرکت در همسویی سریع سازمان برای پذیرش الزامات و مهارت‌های جدید اجباری اشاره کردند.

کسانی از ما که این دردسرهای رو به رشد را تجربه کرده‌ایم، راه‌حل‌های کاملاً خوبی به کار گرفته شده‌اند، و سپس سازمان یک سال یا بیشتر طول می‌کشد تا به طور مؤثر راه‌حل‌ها را به کار گیرد، و استقرار ابر در نهایت با شکست مواجه می‌شود. در برخی موارد، بخشی از استقرار ابر در حالی که سازمان بلوغ مورد نیاز خود را کامل می‌کند، به عقب بازگردانده می‌شود.

کسانی که در حال مهاجرت به فضای ابری هستند (یا کسانی که در حال ساختن سیستم‌های جدید شبکه هستند) باید چه کاری انجام دهند تا سازمان را به اندازه کافی سریع تغییر دهند تا با تکامل فناوری همگام شوند؟

در اینجا دو راه حل وجود دارد که من اغلب توصیه می کنم، اما آنها چندان آسان نیستند:

تحول سازمانی را در اولویت قرار دهید. بسیاری از رهبران تصور می‌کنند که سازگاری با فن‌آوری جدید به صورت ارگانیک با پذیرش این فناوری اتفاق می‌افتد.

این در گذشته امکان پذیر بود، با توجه به سرعت تغییرات در فناوری. با این حال، رویدادهای جهانی مانند همه‌گیری، حرکت به سوی بسیاری از فناوری‌های جدید از جمله محاسبات ابری را تسریع کرده است. در واقع، سرعت پذیرش ابر آنقدر سریع بوده است که بسیاری از سازمان‌ها عقب مانده‌اند.

اگر تغییر سازمانی به صورت ارگانیک رخ ندهد، باید اولویتی با بودجه مناسب باشد. دگرگونی باید همگام با عرضه هر فناوری جدید باشد. این فرآیند باید شامل مدل‌های عملیاتی جدید، ساختارهای گزارش‌دهی و تغییر مهارت‌ها باشد که با پذیرش فناوری‌ها عمل می‌کنند.

شاخص‌های عملکرد کلیدی جدید (KPI) را هدایت کنید. متاسفانه، بیشتر شرکت‌ها هنوز یاد نگرفته‌اند که چگونه اثربخشی رایانش ابری را اندازه‌گیری کنند یا حتی چگونه عوامل موفقیت یا شکست را تعیین کنند. زمان شروع استفاده از معیارهای کلیدی است.

بسیاری KPIها را به عنوان مفاهیمی فقط برای فناوری تعریف می کنند که به اندازه گیری نتیجه کسب و کار می رسد. این هرگز نباید اینطور باشد زیرا KPIها باید توانایی سازمان را برای استفاده موثر از فناوری اندازه گیری کنند. KPI ها همانطور که اغلب تعریف می شوند یک بعد واحد نیستند. این موضوع در مورد اثربخشی سازمانی مهم است. شاخص های کلیدی عملکرد موثر اندازه گیری می کنند که چگونه فناوری و انسان ها با یکدیگر همکاری می کنند تا نتیجه مثبتی را به همراه داشته باشند.

KPIهای خود را مجدداً تعریف کنید تا به طور کلی کسب و کار را با اثربخشی آن اندازه گیری کنید تا از فناوری به عنوان یک ضرب کننده نیرو استفاده کنید. نتیجه این خواهد بود که سازمان شما با دقت بیشتری بر استقرار فناوری نظارت می کند و کاستی ها را سریعتر شناسایی و اصلاح می کند.

بله، این سخت است. مطمئناً سخت تر از تعریف یک راه حل فناوری است. زمان آن رسیده است که تحول سازمانی را اولویت بندی کنیم و KPI ها را در پیاده سازی های فناوری جدید بگنجانیم. اگر به زودی متوجه این موضوع نشویم، شاهد بازگشت سرمایه گذاری های ابری خود نخواهیم بود.