ویدئو در حال تبدیل شدن به بخش بزرگتری از تجربیات محصول و تعامل با مشتری است. توسعهدهندگان باید «سلسله مراتب نیازهای دادههای ویدیویی» را برای گنجاندن ویدیو در وبسایتها، برنامهها و برنامههای تلفن همراه خود بدانند.
بیش از ۸۰% از محتوا در اینترنت ویدئو است. اما با وجود محبوبیت، مکانیزم ساخت ویدیو در تجربیات برنامه (همراه با معیارهای مرتبط) همچنان برای توسعه دهندگان چالش برانگیز است.
اگر میزان آشنایی شما با ویدیو آپلود در YouTube یا ارائه دهنده خدماتی مانند Vimeo باشد، اولین تجربه شما در تلاش برای وارد کردن ویدیو به صورت بومی در وب سایت، برنامه وب یا برنامه تلفن همراه شما، لایه هایی از ملاحظات UX را همانطور که فکر می کنید نشان می دهد. تجربه تماشای ویدیو درست مانند هر تجربه ی جلویی دیگر، افراد بازه ی توجه کوتاهی دارند و تجربه کاربر ویدیویی برای دارایی های ویدیوی شما «ساخت یا شکست» است.
سفر یک noob به تجربه کاربر ویدیو
انواع و اقسام تفاوتهای ظریف در نحوه رندر کردن ویدیو، نحوه ظاهر آن در دستگاههای مختلف، نحوه مدیریت برنامه و زیرساخت ویدیویی با حداکثر استفاده، برنامههای بومی در مقابل وب تلفن همراه، و بسیاری ملاحظات دیگر وجود دارد. هرچه بیشتر وارد آن شوید، بیشتر می خواهید اطلاعات محکمی داشته باشید تا بفهمید واقعاً در مقیاس بزرگ، در طبیعت چه اتفاقی در ویدیوی شما می افتد. اگر بتوانیم به ابزارهایی مانند Fathom یا Google Analytics برای ترافیک سایت و رفتار بازدیدکنندگان و امتیازدهی عملکرد Lighthouse برای معیارهای عملکرد صفحه وب مانند اولین رنگ محتوا و زمان تعاملی روی بیاوریم، پس به کجا میتوانیم معیارهای مشابهی را که باید به آن اهمیت دهیم مراجعه کنیم. تجربه کاربر ویدیویی را برای سایتها و برنامههای ما بهینه میکنید؟
هنگامی که شروع به ساختن یک برنامه جدید می کنید، رویای افرادی را در سر می پرورانید که آن را پیدا کنند و ارزشی از آن کسب کنند، و چه کسی می داند، شاید استفاده افزایش یابد و موفقیت بزرگی در دستان شما باشد. در هر مرحله از راه، شما بهعنوان یک توسعهدهنده نیازهای متفاوتی در مورد نوع زیرساختی که برای مقیاسبندی اپلیکیشن نیاز دارید، و نقاط داده متفاوتی دارید که برای درک تعامل کاربر و نحوه بهبود پیشنهادتان به آن نیاز دارید. ویدئو نیز همین نوع مسیر را دارد، که در آن سوالات ساده تعامل کاربر که در ابتدا دارید، با تجربه کشش و مقیاس واقعی با داراییهای ویدئویی خود، تکامل مییابند.
بنابراین بیایید «سلسله مراتب نیازهای دادههای ویدیویی» را در نظر بگیریم (با اعتبار لازم برای دکتر مازلو)، و نوع دادهای را که هنگام راهاندازی یک برنامه نیاز دارید، مشخص میکنیم، تا زمانی که میتوانید روی آن سرمایهگذاری کنید. عملیات ویدیوی خود را برای بهینه سازی تجربه کاربر تنظیم کنید.
بازپخش
قبل از اینکه روی مقیاسبندی و بهینهسازی پلتفرم ویدیوی خود سرمایهگذاری کنید، ابتدا باید بدانید که آیا ویدیوهایتان به درستی پخش میشوند یا خیر. این داده های حیاتی برای درک است. اگر بینندگان در اولین لحظات مواجهه با یک ویدیو و اجرای بازی با تجربه بدی مواجه شوند، هیچ امیدی برای حفظ آنها وجود ندارد.
نکته اصلی که باید به آن توجه کنید ساده است: آیا ویدیوهای شما در حال پخش هستند؟ پخشکننده و ویدیوی خود را در یک ردیف قرار دادهاید، اما اگر پیچیدگیای در خط لوله ویدیو برای ویدیوی زنده وجود داشته باشد، کاربران شما به پخش ضربه میزنند و تاخیر زیادی برای شروع وجود دارد، یا بدتر از آن، هیچ اتفاقی نمیافتد – این بد است. و بسیاری از موارد وجود دارد که ممکن است هنگام پخش اشتباه پیش برود:
- مشکلی در پخش جریان مستقیم شما از دستگاه اصلی شما
- یک پخش کننده ارتقا یافته که ویدیوی شما پشتیبانی نمی کند
- جاوا اسکریپت جدید در صفحه ای که به درستی کار نمی کند
- مرورگر ارتقا یافته ای که پشتیبانی نمی شود
- مشکلات گواهینامه SSL منقضی شده
- یک تغییر مسیر URL بد
- تجارب مختلف در مرورگرها و دستگاهها
پرسیدن این سوالات کلیدی به شما در درک پخش ویدیو کمک می کند:
- آیا ویدیوی شما برای بینندگان شروع شد؟
- چقدر طول کشید تا شروع شود؟
- آیا ویدیو بدون خطا شروع شد؟
- در مورد ویدیوی زنده، آیا ویدیوی شما از طریق تحویل از خط لوله رمزگذاری عبور کرده است؟
- آیا کاربر واقعاً به پخش رسیده است یا قبل از شروع پخش خارج شده است؟
- ویدئوهای شما چند بازدید دارد؟
درگیری بیننده
مرحله بعدی درک معیارهای اساسی در مورد تعامل بیننده است. اگر میخواهید ویدیو را در جهان منتشر کنید، باید بدانید که آیا مردم آنها را تماشا میکنند یا خیر، و شروع کنید به درک اینکه چه نوع ویدیویی محبوبتر است.
برخی چیزهایی که میخواهید ردیابی کنید عبارتند از:
- ویدیو شروع می شود
- بینندگان منحصر به فرد
- زمان بازی
این معیارها برای شرکتها و تیمهایی با هر اندازه، از توسعهدهندگانی که خدمات آنها را نظارت میکنند، تا صاحبان محصولی که سعی در درک موفقیت محصولشان دارند، تا تیمهای بازاریابی که به دادههای استفاده دقیق نیاز دارند، ارزشمند هستند. راه های مختلفی وجود دارد که این معیارها می توانند مفید باشند. به عنوان مثال:
- سنجههای KPI: تعداد کاربرانی که در این ماه در مقایسه با ماههای قبل دارید را پیگیری کنید و موفقیت خود را در طول زمان اندازهگیری کنید.
- برنامه ریزی ظرفیت: اندازه گیری کنید که واقعاً چند بازدید برای رویدادهای خود ارائه می دهید تا اطمینان حاصل کنید که منابع سرور برای برآورده کردن تقاضا را دارید.
- نگهداری: معیار کمی از ترافیک کم و دوره های پرترافیک را برای تیم های عملیاتی ارائه دهید تا بتوانند تعیین کنند که چه زمانی پلتفرم ها را می توان برای نگهداری آفلاین کرد.
قابلیت مشاهده
برای شرکتهایی که در آنها ریسکهای ویدیویی بالاتر است – مثلاً، جایی که ویدیو محصول است، یا یک نقطه تماس حیاتی برای حجم بالایی از مشتریان است – اکنون شما شروع به تجربه تقاضا برای نوع به اشتراک گذاری و الزامات همکاری تیمی که در محصولات و عملکردهای بالغ می بینید (مثلاً devops). در اینجا این ملاحظات به نظر می رسد:
- اشتراکگذاری اطلاعات کوچک و غیررسمی شروع میشود—گرفتن اسکرین شات، چسباندن دادهها در پاورپوینت یا ایمیل، و صادرات CSV. اما این به سرعت از حوزه یک کسبوکار یا ذینفع فنی منفرد شکل میگیرد و شروع به اطلاعرسانی به بخشهای دیگر کسبوکار، مانند تیمهای عملیات، بازاریابی، خدمات مشتری، و امور مالی میکند.
- از جنبه هزینه، ذینفعانی مانند سازمانهای مالی و محصول اطلاعات بیشتری میخواهند که مشاهده ویدیو را با هزینههای خاص، مانند رمزگذاری و CDN مرتبط میکند. این به مدیریت هزینه کمک می کند، اما نیاز به گزارش اضافی دارد.
- در نهایت باید جمع آوری، اشتراک گذاری و تجزیه و تحلیل داده ها را عملیاتی کنید. نیاز به بینشهای سطح بالاتر از دادهها، شما را به سمت ابزارهای مشاهدهپذیری مانند Grafana، New Relic، یا Datadog، سیستمهایی برای گزارشدهی عملیاتی، و حتی دریافت دادهها در دریاچههای داده برای پردازش و تجزیه و تحلیل بیشتر سوق میدهد.
این لایه یکپارچهسازی با سؤالات سطح بالاتر به دادهها هدایت میشود، زیرا ویدیو بخش بزرگتری از کسبوکار شما و تجربیات محصولی است که به مشتریان ارائه میدهید.
اطلاعات آماری محتوا
همانطور که از سلسله مراتب بالاتر میرویم، وارد حوزه کسبوکارهایی میشویم که سرمایهگذاری زیادی روی ویدیو دارند و از محتوا برای هدایت نتایج کسبوکار استفاده میکنند. ساخت و ارائه ویدئو هزینه بر است و شرکتهایی که سرمایهگذاری قابل توجهی روی ویدئو انجام میدهند، دادههای بهتری در مورد آنچه مردم تماشا میکنند و عملکرد خوب میخواهند، بنابراین میتوانند اولویتهای تولید ویدئوی خود را بر اساس آن تنظیم کنند. این رده شامل موارد زیر است، برای مثال:
- تحلیل عمیقتر رفتار مشاهده در یک قطعه محتوا. دیدن اینکه کدام ویدیوها پخش میشوند یک چیز است، اما دادههای دقیقتر در مورد کارهایی که بینندگان در طول یک جلسه مشاهده انجام میدهند، درصد تکمیل ویدیو را به دست میآورد، به شما امکان میدهد نقشههای حرارتی تعامل درون ویدیو را بسازید، و موارد دیگر.
- ردیابی نرخ تبدیل. اگر یک شرکت تجارت الکترونیک یا خردهفروشی هستید که ویدیو را به نقطه فروش نزدیک میکند، به ارتباط دادههای پخش ویدیو با KPIهای تبدیل فروش خود بسیار اهمیت میدهید.
- گسترش فراتر از بازدیدها به بینندگان منحصر به فرد، و کاربران جدید در مقابل کاربران بازگشتی.
کیفیت تجربه (QoE)
در بالای سلسله مراتب نیازها، نگرانیهای واقعاً خاردار برای تجربه ویدیویی قرار دارند. اینجاست که ارائهدهندگان پخش جریانی با میلیونها بیننده تیمهای مهندسی ویدیو دارند که به دنبال دقیقترین بهینهسازیها میروند تا پیشرفتهایی را انجام دهند که میتواند تأثیر زیادی در مقیاس داشته باشد و تجارت را به جلو سوق دهد.
«کیفیت تجربه» یک کدگذاری شده است استاندارد که تجربه ویدیویی از PoV بینندگان را توصیف می کند. این شامل مواردی مانند:
است
- غرفههای ویدیو: بینندگان تا چه اندازه ویدیوهایی را تجربه میکنند که در ویدیوها، پلتفرمها، مناطق جغرافیایی یا شبکههای شما متوقف میشوند.
- پاسخگویی: پخش ویدئو در دستگاههای مختلف، مکانهای مختلف، CDNهای مختلف، ISPهای مختلف و فرمتهای ویدئویی مختلف (HLS، Dash و غیره) که پشتیبانی میکنید چقدر پاسخگو است.
- مدیریت خرابی: چگونه به بافر کردن، خرابیهای پخش و سایر استراتژیها نزدیک شویم تا کاربر با قطعی اینترنت دو ثانیهای با مشکل مواجه نشود.
ویدئو UX داشته ها در مقابل نداشته ها
در صنایعی مانند تناسب اندام، تجارت الکترونیک، و خردهفروشی، شرکتهای بیشتر و بیشتری ویدیوهای زنده، بر اساس تقاضا و حتی ویدیوهای همزمان را مستقیماً به محصولات، وبسایتها و برنامههای تلفن همراه خود وارد میکنند. همه ما با واضحترین نمونههایی مانند Peloton آشنا هستیم، اما میتوانیم انتظار داشته باشیم که ویدیوهای بیشتری در کاتالوگهای محصولات آنلاین (تجارب «خرید زنده») و در تعاملات فروش (بهجای راهاندازی، مستقیماً از طریق ویدیوی زنده با خدمات مشتری صحبت کنید). یک جلسه زوم جداگانه). انتظار میرود شرکتهای بیشتری از ویدیوهای آپلود شده توسط کاربر (برای افزایش تعامل برنامه و جامعه) نیز استفاده کنند.
برای برخی کسبوکارها، این فشار به سمت ویدیو آنقدر در تکامل محصول آنها اهمیت دارد که بهینهسازی QoE یک درصدی پیگیری شایستهای است. برای شرکتهای کوچکتر که فقط با ویدیوهای بومی خیس میشوند، درک اصول تعامل و عملکرد پخش ممکن است تنها چیزی باشد که همیشه به آن نیاز دارند.
اما من فکر میکنم یک چیز قطعی است: ویدیو برای توسعهدهندگان وبسایت و برنامهها به طور فزایندهای آشنا میشود، و فقط زمان زیادی است که شما سعی کنید بفهمید کدام بهینهسازی در سلسله مراتب را باید صرف کنید. بیشتر وقت است.
استیو لیون مدیر مدیریت محصول در Mux، یک پلت فرم زیرساخت ویدئویی برای توسعه دهندگان است.
پست های مرتبط
بهینه سازی ویدیو برای UX: آنچه یک توسعه دهنده باید بداند
بهینه سازی ویدیو برای UX: آنچه یک توسعه دهنده باید بداند
بهینه سازی ویدیو برای UX: آنچه یک توسعه دهنده باید بداند