علیرغم نظرات متضاد تحلیلگران، ما ممکن است در کاهش سرعت برنامه ها و انتقال داده ها به ابرهای عمومی باشیم. در اینجا ۳ دلیل می بینم.
من دادهای برای پشتیبانگیری ندارم، بنابراین در بهترین حالت این یک ادعای علمی است. من سه دلیل می بینم که چرا مهاجرت به ابر ممکن است از طریق کند شدن موقتی انجام شود. من همچنین برخی از دادههای اخیر را دیدهام که به نظر میرسد این موضوع را تأیید میکنند، و این منطقی است بر اساس اینکه در کجای بلوغ بازار قرار داریم.
اولاً، ما نمیتوانیم به ابری که ناشی از همهگیری بود ادامه دهیم. کسانی که فکر میکردند در طول محدودیتهای اعمالشده بر کسبوکارها، پذیرش ابر کاهش مییابد، عکس این موضوع را دریافتند. در واقع، ابرهای عمومی در مقایسه با مراکز داده فیزیکی که در طول قرنطینه و قرنطینه قابل دسترسی نیستند، تا حد زیادی ضد بیماری همه گیر هستند. این امر، همراه با انفجار برنامههای کار از راه دور، بسیاری از دولتها و شرکتهای جهانی ۲۰۰۰ را به سمت ابر هجوم بردند.
ما نمیتوانیم این سرعت را برای همیشه ادامه دهیم، و بنابراین شاهد عقبنشینی در پروژههای مهاجرت برای بازگشت به سرعت قبل از همهگیری هستیم. با توجه به اینکه برنامه ریزی و بهترین شیوه های عقل سلیم معمولاً به عنوان یک مبادله برای سرعت کنار گذاشته می شدند، این یک چیز خوب است.
به عنوان مثال، بسیاری از شرکتها باید بسیاری از برنامههایی را که بهتازگی برداشته و به سرعت جابجا کردهاند، دوباره انجام دهند. برنامه ها برای پلتفرم جدید ابر عمومی بهینه سازی نشده اند، بسیار بیشتر از آنچه باید هزینه دارند، و کمتر قابل اعتماد هستند.
دوم، هیچ مهارت ابری یافت نمیشود. کمبود مهارتها مانند چیزی است که در حرفهام ندیدهام. این امر اکثر شرکتها و دولتها را محدود میکند زیرا آنها میزان مهاجرتی که میخواهند انجام دهند در مقابل تعداد افراد ماهری که میتوانند پیدا کنند، در نظر میگیرند.
مطالعه پس از مطالعه به این واقعیت اشاره می کند که سرعت حرکت به سمت ابر تا حد زیادی توسط تعداد انسان های با استعدادی که سازمان ها می توانند پیدا کنند تعیین می کند. تقاضا همچنان از عرضه پیشی میگیرد، و من گمان میکنم که این امر مهاجرت را کند میکند، اگر قبلاً انجام نشده است.
در نهایت، بارهای کاری آسان را جابهجا کردهایم. «میوههای کم درآمد» خود را بررسی کردهایم. من این را روز به روز بیشتر و بیشتر می بینم: برنامه هایی که از فناوری فعالی استفاده می کنند که یافتن آنالوگ آن در ابرهای عمومی آسان است، مانند برنامه های کاربردی مبتنی بر LAMP و مجموعه داده ها، در حال اتمام است. این باعث میشود برنامههای قدیمیتر، مانند برنامههایی که در سیستمهای قدیمی اجرا میشوند، باقی بماند.
این بارهای کاری قدیمی نشان دهنده سطح دیگری از دشواری هستند و اغلب فقط برای انتقال به فضای ابری نیاز به طراحی مجدد و کدگذاری مجدد دارند. ممکن است حدس زده باشید که اینها از نظر ارزشی که ممکن است هنگام انتقال آنها به فضای ابری به همراه داشته باشند، مقرون به صرفه تر هستند. در بسیاری از موارد، کارایی حجم کار کمتر با هزینه بیشتری همراه است و هر گونه سود ارزشی را حذف می کند.
در بسیاری از موارد، حجم کار در حال جابجایی است زیرا رهبری می بیند که این پلتفرم های قدیمی در مقطعی از بین می روند. آنها مطمئناً در این پلتفرمها دلار تحقیق و توسعه دریافت نمیکنند در مقایسه با فناوری متمرکز بر ابر.
من لزوماً کاهش موقت سرعت را چیز بدی نمیدانم. من فکر می کنم که مهاجرت سریع به ابر در چندین سال گذشته، همراه با فقدان مهارت، باعث شده است که بسیاری از سازمان ها خطاهای بزرگی را مرتکب شوند که در نهایت باید برطرف شوند. بنابراین، شما واقعاً دو بار به سمت ابر حرکت می کنید. اول: بلند کردن و جابجایی و حرکت کردن. دوم: رفع تمام اشتباهاتی که در هنگام بلند کردن و جابجایی انجام دادید.
همچنین، ما باید در مقطعی به آن برنامه های قدیمی تر برسیم. اکنون که پلتفرمهای رایانش ابری و ابزارهای توسعه برنامه و مهاجرت پس از ۱۴ سال به بلوغ زیادی رسیدهاند، دیگر زمانی برای مقابله با این حجم کاری وجود ندارد.
گاهی اوقات برای تندتر رفتن باید آهسته تر پیش بروید.
پست های مرتبط
مهاجرت به ابر ممکن است کند شود
مهاجرت به ابر ممکن است کند شود
مهاجرت به ابر ممکن است کند شود