۳۰ شهریور ۱۴۰۳

Techboy

اخبار و اطلاعات روز تکنولوژی

کاهش رابط کاربری

نرم افزار هرگز سردتر به نظر نمی رسید، اما طراحی رابط کاربری و تجربه کاربری تغییری شدید به خود گرفته است.

نرم افزار هرگز سردتر به نظر نمی رسید، اما طراحی رابط کاربری و تجربه کاربری تغییری شدید به خود گرفته است.

وقتی برای اولین بار کامپیوتر شخصی را دریافت کردیم، نگرانی زیادی در مورد نحوه کارکرد آن نداشتیم. رک و پوست کنده از اینکه حتی چنین چیزی داشتیم مات و مبهوت بودیم. برای تایپ کردن در اعلان DOS باید چند زبان مخفی یاد بگیرید. این که استفاده از رایانه ممکن است دشوار یا ناخوشایند باشد به ذهن ما خطور نکرده است. اما همه چیز به تدریج پیچیده تر شد و زمانی که مکینتاش اصلی با رابط کاربری گرافیکی قدرتمند خود عرضه شد، متوجه شدیم که فرآیند تعامل با یک کامپیوتر می تواند برای ما مهم باشد.

توسعه‌دهندگان نرم‌افزار مجبور شدند نه تنها به این فکر کنند که برنامه چگونه کار را انجام می‌دهد، بلکه در مورد نحوه تعامل کاربر با برنامه برای انجام کار نیز فکر می‌کرد. مشخص شد که یک رابط کاربری خوب چیزی است که نرم افزار بیشتری را بفروشد. اگر تعامل با یک برنامه آسان و شهودی بود، کاربران می توانستند کارهای بیشتری انجام دهند و برنامه را دوست خواهند داشت.

استانداردسازی اولین قدم بود. یکی از کارهایی که مکینتاش و بعداً ویندوز انجام دادند این بود که بسیاری از تعاملات رایانه ای را که امروزه بدیهی می دانیم، «عادی» کردند. منوی File با گزینه هایی مانند New، Open، Save و Exit رایج شد. جعبه‌های گفتگو دارای دکمه‌های Ok و Cancel بودند، و همه این موارد کاری را که انتظار می‌رفت انجام می‌دادند.

این ایده در کتاب مهم آلن کوپر و همکارانش به اوج خود رسید. al.، به نام About Face: The Essentials of Interaction Design، که بسیاری از الگوهای طراحی را که کاربران کامپیوتر انتظار داشتند، مدون و توضیح داد، و همچنین مسیری را برای ایده‌های جدیدی که باعث تعامل انسانی می‌شد، ایجاد کرد. با رایانه بهتر کار می کنند.

متأسفانه، این روزها به هر کجای وب که می روید، می بینید که این مفاهیم بسیار مفید و مفید در حال از بین رفتن هستند.

از بین رفتن دکمه Ok

یک اصل اساسی که به طور گسترده در برنامه‌های رابط کاربری گرافیکی پذیرفته شده است، این بود که بسیار واضح باشد که وقتی کاربر ماوس را فشار می‌دهد چه اقداماتی انجام می‌شود. به عنوان مثال، اگر کاربر پنجره‌ای باز می‌کند که دارای تعدادی گزینه برای تنظیم است، باید همیشه یک دکمه Ok وجود داشته باشد که تغییرات را بپذیرد و یک دکمه لغو که آنها را رد کند.

هسته معنایی مایکروسافت برنامه نمونه چت Copilot را اضافه می کند

دکمه های Ok و Cancel نقش مهمی ایفا کردند. یک کاربر ممکن است به یک گفتگوی تنظیمات برود، مجموعه ای از تنظیمات را تغییر دهد و سپس Ok را کلیک کند و بداند که تغییراتش اعمال خواهد شد. اما اغلب، آن‌ها تغییراتی ایجاد می‌کردند و سپس فکر می‌کردند: «می‌دانی، نه، من فقط می‌خواهم همه چیز مثل قبل برگردد.» آنها دکمه Cancel را می زدند و همه چیز به همان جایی که شروع کرده بود بازنشانی می شد. فاجعه جلوگیری شد.

متأسفانه، این روش بسیار واضح و آسان برای انجام کارها به نوعی در انتقال به وب گم شد.

در وب، اغلب صفحات تنظیمات را بدون دکمه‌های Ok و Cancel می‌بینید. درعوض، از شما انتظار می‌رود که روی X در سمت راست بالا کلیک کنید تا گفتگو بسته شود و هر تغییری را که ایجاد کرده‌اید بپذیرید.

اما اگر تغییراتی ایجاد کنید و سپس تصمیم بگیرید که کاری را که انجام داده اید دوست ندارید، چه؟ چگونه قرار است آنچه را که تغییر داده اید بازنشانی کنید و نادیده بگیرید؟ شما نمی توانید. این بار بر دوش شما، کاربر فقیر، است که آنچه را تغییر داده‌اید به خاطر بسپارید و همه چیز را به جایی که خودتان بودید برگردانید. و گاهی اوقات به خاطر سپردن سخت است.

و بهشت ​​نکند که برای بستن پنجره بازشو باید روی خارج کادر محاوره ای کلیک کنید، و شما را متعجب می کند، “آیا تغییرات من اعمال شد یا نه؟”

باید دکمه‌های Ok و Cancel را برگردانیم.

مهارتهای حرکتی خوب موش مورد نیاز است

یک تغییر آزاردهنده دیگر، دقت جراحی است که اکنون از کاربران ماوس (و بدتر از آن، کاربران صفحه لمسی) لازم است. جایی در امتداد خط، ما شروع به نیاز به مهارت‌های حرکتی فوق‌العاده خوب کردیم تا همه چیز اتفاق بیفتد.

10 روشی که داستان علمی تخیلی با تکنولوژی بالا اشتباه گرفته است

یکی از ویژگی‌های عالی رابط‌های کاربری گرافیکی، توانایی اندازه‌گیری پنجره‌ها و حرکت دادن آن‌ها در اطراف صفحه است. با ظهور مانیتورهای بسیار بزرگ، این امر به ویژه مفید شده است. اما فروشندگان سیستم عامل (ویندوز به شما نگاه می کنم) اندازه و جابجایی پنجره ها را چالش برانگیز کرده اند. 

در نسخه‌های جدیدتر ویندوز، من زمان بسیار وحشتناکی را صرف تلاش برای رساندن ماوس به نقطه مناسب در گوشه یا لبه یک برنامه می‌کنم تا بتوانم آن را اندازه کنم. اگر بخواهم پنجره‌ای را جابه‌جا کنم، پیدا کردن مکانی در بالای برنامه برای کلیک کردن روی آن بسیار دشوار است که منجر به تغییر مکان پنجره شود.  برنامه‌ها قبلاً نوار عنوان بسیار واضحی داشتند که به راحتی قابل مشاهده و کلیک کردن بود.

در حال حاضر به تنظیم برگه مرورگر خود نگاهی بیندازید. اگر شما، مانند بسیاری از ما، تعداد زیادی برگه باز دارید، دقیقاً ماوس را کجا قرار می دهید تا پنجره را به مکان بهتری منتقل کنید؟

قبلاً این «استعدادها» (کلمه ای که توسط دان نورمن، نویسنده کتاب فوق العاده طراحی چیزهای روزمره ابداع شده است) برای دیدن و استفاده ساده بود. حاشیه‌های پنجره‌ها ضخیم‌تر و راحت‌تر «گرفتن» بودند، همان‌طور که نوار عنوان پنجره‌ها اینطور بود. اما به نام زیبایی‌شناسی، گمان می‌کنم این مرزها نازک شده‌اند و به سختی می‌گیرند. 

به هر حال این چه برنامه ای است؟

در مرحله بعد، مواقعی وجود دارد که من اصلاً مطمئن نیستم که به چه برنامه ای نگاه می کنم. برنامه ای قبلاً خود را به وضوح با نام در نوار عنوان اعلام می کرد، اما اکنون؟ نه.

به عنوان مثال، این چه برنامه ای است؟

عدم کاهش رابط کاربری 01

مطمئناً می‌توانید بگویید که یک مرورگر است. اما آیا گوگل کروم است؟ فایرفاکس؟ چه کسی می داند؟

این در واقع مایکروسافت اج است. چگونه می توانم این را با نگاه کردن به برنامه بدانم؟ هیچ راهی برای انجام آن وجود ندارد، تا آنجا که من می توانم بگویم. شما باید به جای دیگری بروید تا بدانید به چه برنامه ای نگاه می کنید. Grrr.

نارضایتی من در مورد محرک دائمی و کاملاً غیرقابل حذف که مایکروسافت اج است، باید یک روز دیگر صبر کنم.

سوئیفت به ایمنی مسابقه داده دست می یابد

اکنون همه چیز خاکستری است

رنگ یک شاخص قدرتمند است. همه ما می دانیم که وقتی چیزی قرمز است، باید محتاط باشیم و وقتی چیزی سبز است، می توانیم احساس امنیت و خوشحالی کنیم. رنگ در رابط های کاربری نیز مفید است. در عصر طلایی رابط کاربری گرافیکی، رنگ آمیزی یک دکمه برای نشان دادن فعال بودن و قابل کلیک بودن آن و خاکستری کردن دکمه زمانی که غیرفعال بود، رایج بود. به طور مشابه، رنگ‌های برگه برای نشان دادن فعال بودن واضح و روشن و در صورت غیرفعال بودن، تیره و خاکستری بودند. 

به عنوان مثال، کدام برگه فعال است؟

عدم کاهش رابط کاربری 02

در طول مسیر، به نظر می‌رسد طراحان به این نتیجه رسیده‌اند که رنگ‌های خاکستری و سیاه رنگ‌های «تمیز و سرد» هستند و از رنگ‌های واضح و قابل تشخیص برای علامت‌گذاری مرزها یا وضعیت سیگنال استفاده نمی‌کنند. حتی رابط‌هایی را دیده‌ام که خاکستری تیره نشان‌دهنده «انتخاب» و خاکستری روشن نشان‌دهنده «انتخاب نشده» است. نگاه کنید، خاکستری هرگز “انتخاب” یا “فعال” نیست. آبی انتخاب شده یا فعال است. یا سبز. خاکستری unانتخاب شده است.

فکر می‌کنم اتفاقی که افتاد این بود که طراحان به درستی متوجه شدند که خاکستری واقعاً بر سیاه ترجیح داده می‌شود و سپس به این فکر افتادند که “همه جا خاکستری برای پیروزی!” اما خاکستری به رنگ های دیگر ارجحیت ندارد. 

باحال به نظر رسیدن برنده است

من را ناراحت می‌کند که به نظر می‌رسد در ذهن توسعه‌دهندگان برنامه‌ها و سیستم‌عامل «مفید به نظر رسیدن» به «مفید و قابل استفاده» ترجیح داده شده است. استفاده از برنامه های نرم افزاری باید آسان باشد. من باید بتوانم کارهایی را که می‌خواهم انجام دهم، بدون اینکه مجبور به مبارزه یا تعجب باشم، “چه اتفاقی افتاد؟” یک برنامه عالی فقط کار می کند و نیازی به فکر کردن یا خواندن کتابچه راهنما برای انجام همه چیز ندارد. فرم مهم است، اما قربانی کردن عملکرد در محراب فرم و طراحی یک شکست بزرگ است.

باشه، موافقم، مشکلات جهان اول. اما به نظر من این اپیدمی استفاده ضعیف بسیار آزاردهنده و بسیار ناامیدکننده است. ما قبلاً بهتر عمل می کردیم.

شاید به این مطالب علاقمند باشید