ممکن است تیم ها اعتراض کنند، اما برنامه ریزی ظرفیت راه هایی برای افزایش سرعت و بهره وری ارائه می دهد.
مانیفست چابک به “افراد و تعاملات بیش از فرآیندها و ابزارها” اهمیت می دهد. یکی از اصول کلیدی امضاکنندگان این است که «بهترین معماریها، الزامات و طرحها از تیمهای خودسازمانده پدید میآیند». من با این اصول موافقم، اما در مورد اینکه تیم های خودسازمانده در عمل چه باید باشند و چقدر اختیار تصمیم گیری به تیم ها کمک می کند تا بهترین نتایج خود را کسب کنند، عمل گرا هستم.
برای مثال، توانمندسازی یک تیم برای انتخاب معماری و طراحی ایدهآل خود ممکن است عملکرد تیم را بهینه کند، اما ۲۰ تیم که معماریهای مستقل را مدیریت میکنند برای سازمان بسیار مشکلساز است.
من همچنین معتقدم که فرآیندها و ابزارها باید افراد و تعاملات را تقویت کنند. ثبت وضعیت بک لاگ، طبقهبندی داستانهای کاربر بر اساس استانداردها، و مستندسازی معماریها به بهبود نحوه تعامل تیمها و کاهش زمان افراد در جلسات کمک میکند.
تیم های خودسازمان چابک نیاز به برنامه ریزی ظرفیت دارند
یکی از زمینههایی که بسیاری از تیمهای چابک از آن متنفرند، برنامهریزی ظرفیت چابک است. برنامه ریزی ظرفیت برای افراد مختلف معنای متفاوتی دارد، بنابراین درخواست تجزیه و تحلیل ظرفیت یا برنامه ریزی برای شکاف های مهارتی نیاز به زمینه دارد. همچنین، شیوههای برنامهریزی ظرفیت از رشتههای مدیریت برنامه و مهندسی سیستم که برخی آن را شیوههای ضد چابکی میدانند، توسعه داده شد.
چالش این است که بسیاری از نیازهای تیمهای چابک، مانند افراد، فناوریها و مشارکتها، به پیشبینیهای آیندهنگر نیاز دارند، زیرا زمان لازم برای تهیه، حضور در کشتی و یکپارچهسازی وجود دارد. رهبران چابک باید به برنامه ریزی ظرفیت به عنوان یک فرصت نگاه کنند برای بهبود بهره وری، اجتناب از ناامیدی، به دست آوردن حمایت از سرمایه گذاری های توسعه، و کاهش بلوک ها و موانع برای اهداف آنها.
در زمانهای دیگر، تیمهای چابک باید با ذینفعان کسبوکار شریک شوند و محصولات قابل تحویل آتی خود را مشاهده کنند. برنامه ریزی ظرفیت بخشی از این معادله است زیرا می تواند بر سرعت و بهره وری تیم ها تأثیر بگذارد. در حالی که افزودن توسعه دهندگان، افزایش منابع سیستم، یا ابزارسازی تغییر فرآیند ممکن است در کوتاه مدت نتایج تیم را افزایش ندهد، این موارد میتوانند انعطافپذیریهای طولانیمدت را فراهم کنند.
زمینه ها و تحلیل های مختلف بخشی از برنامه ریزی ظرفیت هستند. در اینجا چند سوال وجود دارد که تیم های چابک باید در پاسخ به آنها با یکدیگر همکاری کنند.
تیم چقدر می تواند این سرعت را تکمیل کند؟
تیمهایی که اسکرام را تمرین میکنند هدفشان این است که به کارهایی که میتوانند در طول دوی سرعت انجام دهند متعهد شوند و برای حفظ سرعت ثابت یا رو به رشد تلاش کنند. تیمهای Kanban گردش کار روانتری دارند، اما ذینفعان آنها همچنان میخواهند پیشبینی تیم در مورد داستانهای کاربران را درک کنند. ، درخواست ها و وظایف.
اولین سطح از برنامه ریزی ظرفیت در سطح تیم انجام می شود و به تیم های چابک کمک می کند تا پاسخ دهند که چقدر کار می توانند در یک سرعت یا فاصله زمانی کوتاه به پایان برسانند. تیم های چابک مبتنی بر داده کار خود را برآورد می کنند و اغلب از نکات داستانی به عنوان معیاری کلی از پیچیدگی و تلاش کار. سرعت تیم کل نقطه داستان کار انجام شده در یک اسپرینت است و این معیار به تیم ها کمک می کند تا میزان کاری را که می توانند به طور قابل اعتماد در شروع سرعت انجام دهند بسنجند. تیمها از گزارشهای سوختگی اسپرینت برای پیگیری پیشرفت خود استفاده میکنند و scrum masters به حل بلوک هایی که مانع پیشرفت تیم می شوند کمک می کند.
گروه چند ویژگی می تواند برنامه ریزی کند؟
برآورد و اندازهگیری سرعت به تیمها کمک میکند تا نتایج قابل اعتمادی را در هر دوی سرعت ارائه دهند، اما صاحبان محصول و رهبران کسبوکار همچنین میخواهند پیشبینی کنند که چه ویژگیها و قابلیتهایی در نسخههای آتی توسعه داده و به کار خواهند رفت. آنها میخواهند ظرفیت تیم را برای به انجام رساندن تمام ویژگیها و قابلیتهای اولویتبندی شده در برنامههای عقب افتاده بدانند.
تیمهای چابک برای پیشبینی نسخهها به چیزی بیش از برنامهریزی به موقع نیاز دارند. یک رویکرد استفاده از برنامه ریزی مداوم چابک برای تخمین سرعت های متعدد عقب ماندگی و استفاده از این تخمین برای بحث در مورد اولویت ها و دامنه. سازمانهای بزرگی که چارچوب چابک مقیاسپذیر (SAFe) را اتخاذ میکنند، از برنامهریزی افزایش برنامه برای بررسی ظرفیت، برنامهریزی اسپرینت استفاده میکنند. ، و وابستگی های تیم را درک کنید.
این پیشبینیهای برنامهریزی و نقشهبرداری راه بر تیمهایی است که سرعت ثابتی را تخمین میزنند و حفظ میکنند. اسپرینت و برنامهریزی کوتاهمدت بلوکهای مهمی برای تیمهای چابکی هستند که به دنبال همکاری با رهبران کسبوکار در برنامهریزی ظرفیت هستند.
چند نفر مورد نیاز است؟
پیشبینی سرعت و انتشار، رویکردهای تاکتیکی از پایین به بالا برای پیشبینی، برنامهریزی و ارائه اولویتهای تجاری هستند. اما بسیاری از سازمان ها اغلب از بالا به پایین عمل می کنند، با اهداف استراتژیک شناسایی شده و رهبران سوالاتی مانند:
- چه مهارت ها و چه تعداد نفر برای دستیابی به اهداف استراتژیک کسب و کار مورد نیاز است؟
- برنامه زمانی پیشبینیشده برای تکمیل محدوده هدفگذاری شده چیست؟
- چگونه سرمایهگذاریهای اضافی در یادگیری، افراد، مشارکتها، یا فناوری میتواند خط زمانی را تسریع کند؟
- خطرات برای جدول زمانی چیست، و تیم چه مراحلی را میتواند برای کاهش خطرات با احتمال زیاد و تاثیر بالا در اولویت قرار دهد؟
- چه هزینه هایی با سناریوهای مختلف برنامه ریزی مرتبط است؟
بسیاری از تیمهای چابکی که من در طول سالها با آنها کار کردهام، در پاسخ به این پرسشها دچار سردرگمی میشوند، زیرا ذاتاً غیرچابک هستند. قرار دادن افراد در یک اتاق برای حل این مسائل، توسعه صفحات گسترده پیشبینی، و تولید سناریوهای برنامهریزی جدا از واقعیتهای توسعه روزانه و کار عملیاتی، میتواند اتلاف وقت به نظر برسد.
اما به خاطر داشته باشید، از طریق این برنامه ریزی است که تصمیمات تجاری در مورد سرمایه گذاری ها و اولویت ها گرفته می شود. بهتر است از قبل بدانید که اضافه کردن یک تیم، دوبرابر کردن تعداد افراد با مهارتهای فنی خاص، انتخاب شرکای پیادهسازی، یا افزایش دامنه برنامه برای رسیدگی به بدهیهای فنی توسط تصمیمگیرندگان بررسی میشود.
چه ظرفیت سیستمی مورد نیاز است؟
برنامه ریزی استراتژیک اغلب بر امور مالی، افراد، مهارت ها و جدول زمانی متمرکز است. برنامه ریزی ظرفیت سیستم ها بر زیرساخت های مورد نیاز برای توسعه، آزمایش، مرحله بندی و استقرار قابلیت های جدید تمرکز دارد. برخی از سوالات ظرفیت سیستم عبارتند از:
- چگونه افزایش اندازه محیط های آزمایشی می تواند زمان مورد نیاز برای اجرای تست های خودکار را کاهش دهد؟
- زمانی که تیم قصد دارد تعداد افرادی را که نرم افزار توسعه می دهند افزایش دهد به چند محیط توسعه جدید نیاز است؟
- آیا به دلیل افزایش استفاده از برنامه یا افزایش توان داده، عملیات باید زیرساخت را مقیاس کند یا معماری را بازبینی کند؟
- آیا هر یک از اجزای فناوری در کوتاه مدت به پایان عمر خود می رسد یا نیاز به ارتقاء اساسی دارد؟
- آیا تغییرات در مقررات یا انطباق نیاز به ارتقاء برنامه یا تغییرات معماری دارد؟
پاسخ دادن به این سؤالات معمولاً بر عهده تیمهای فناوری اطلاعات یا معماری سازمانی است زیرا همه آنها حوزههایی هستند که بر اولویتهای توسعه تأثیر میگذارند. تیمهای چابک همچنین دارای تخصص لازم برای بررسی تخمینهای توسعه، وابستگیها و گزینههای پیادهسازی هستند.
چه فناوریها، تغییرات فرآیند یا مشارکتها میتوانند بهرهوری را بهبود بخشند؟
برنامه ریزی استراتژیک و برنامه ریزی ظرفیت سیستم ها اغلب توسط بخش هایی مانند دفتر مدیریت برنامه، عملیات فناوری اطلاعات، معماری سازمانی، امنیت اطلاعات، مدیریت ریسک یا سایرین از بالا به پایین انجام می شود. اما تیمهای توسعه چابک فعال و سازمانهای توسعهدهنده، جدول را برمیگردانند و به صداهای فعال در این گفتگوها تبدیل میشوند.
رهبران کسبوکار میخواهند بدانند چه چیزی باعث افزایش سرعت تیم، بهبود بهرهوری، رسیدن به ضربالاجلهای زمانی، رسیدگی به شکافهای کیفیت یا افزایش دفعات استقرار میشود. از برنامهریزی ظرفیت برای فرمولبندی «پرسش» تیم از آنچه برای موفقیت بیشتر لازم است، استفاده کنید و مزایای سرمایهگذاری را بیان کنید.
به عنوان مثال، اتوماسیون CI/CD (ادغام پیوسته و تحویل مداوم) و IaC (زیرساخت به عنوان کد) قابلیت اطمینان استقرارها را بهبود می بخشد و همچنین گام های کلیدی برای افزایش فرکانس استقرار هستند. گره زدن این سرمایهگذاریها به اهداف کسبوکار به همسو کردن رهبران کسبوکار در مورد چرایی و زمان اولویتبندی شیوههای توسعه کمک میکند.
دفعه بعدی که رهبران فناوری اطلاعات و کسب و کار یک جلسه برنامه ریزی استراتژیک را برنامه ریزی می کنند و می خواهند در مورد ظرفیت بحث کنند، در مورد آنچه که شرکت برای ارائه اولویت های تجاری نیاز دارد فکر کنید و به شکاف های ظرفیت رسیدگی کنید. برنامهریزی ظرفیت میتواند یک برد-برد برای تیمهای چابکی باشد که میخواهند برنامهریزی و تخمین رشتهها را بالغ کنند، شکافهای ظرفیت را پیشبینی کنند و توصیههایشان را اولویتبندی کنند.
پست های مرتبط
۵ سوال در مورد برنامه ریزی ظرفیت چابک
۵ سوال در مورد برنامه ریزی ظرفیت چابک
۵ سوال در مورد برنامه ریزی ظرفیت چابک