هنگامی که سیستمها به سفارشیسازیها و ادغامهای پیچیده نیاز دارند (به ERP، CRM یا CMS فکر کنید)، این انتخابهای معماری انعطافپذیر امنیت و مقیاس بیشتری را امکانپذیر میکنند.
چه اتفاقی میافتد وقتی میخواهید جرات یک سیستم را داشته باشید – مدلهای داده، منطق کسبوکار، و قابلیتهای یادگیری ماشینی – بدون اینکه در تجربههای کاربری استاندارد پلتفرم یا گردشهای کاری سادهشده قرار بگیرید؟
APIها و ویجتها انعطافپذیری را برای گسترش یک پلتفرم فراهم میکنند، که در صورت داشتن چند افزونه یا ادغام ساده، ممکن است کافی باشد. اما اگر الزامات کسبوکار شما را مجبور به انجام بسیاری از سفارشیسازیهای گردش کار، ادغامهای بیدرنگ پیچیده و سفارشیسازیهای قابل توجه طراحی کند، چه؟
کد اضافه شده ممکن است برای پشتیبانی پیچیده شود، و ممکن است فکر کنید بهتر است یک راه حل را از ابتدا سفارشی کنید. اما توسعه یک ERP، CRM، CMS، تجارت الکترونیک، جستجو یا سیستم های پیچیده دیگر از ابتدا دلهره آور و گران است.
معماری های بدون سر چیست؟
تیمهای توسعه پیشرفته ممکن است با استفاده از پلتفرمهایی که بهعنوان معماریهای بدون سر تعیین شدهاند، حد وسطی پیدا کنند. این پلتفرمها دارای معماریهای API-first هستند که یک سیستم پشتیبان کامل با پایگاههای داده، منطق تجاری و ادغام ارائه میدهند. آنها ممکن است رابطهای کاربری سادهای برای کاربر ارائه کنند، اما انتظار میرود که تیمهای توسعه، تجربیات و ادغامهای کاربر جلویی مشتری را با استفاده از APIها یا SDKهای پلتفرم به طور کامل سفارشی کنند.
گوردون آلوت، رئیس و مدیر عامل K3، میگوید: «معماریهای بدون سر به دوران [جف] بزوس قدیمی بازمیگردند. افسانه و پیام به کارمندانش، “آنچه را که می خواهید بسازید، همانطور که می خواهید. اما باید شامل یک API باشد که تمام ارتباطات را در بر بگیرد.»
در اینجا خلاصه ای از دستور بیزوس، که بسیاری از مردم آن را به موفقیت آمازون در راه اندازی AWS نسبت می دهند.
یک گزینه خوب برای CMS و جستجو
بعضی از معماریهای هدلس ابزارهای پشتیبان ارائه میکنند، اما تجربه مشتری جلویی با استفاده از APIهای پلتفرم سفارشی ساخته میشود. برای مثال، یک CMS بدون هد ممکن است ابزارهایی برای ایجاد و انتشار محتوا ارائه دهد، در حالی که تیم توسعه، تجربه مشتری را با استفاده از چارچوب جاوا اسکریپت مورد نظر خود کدگذاری میکند.
جستجوی کارمندان و مشتریان حوزه دیگری است که بسیاری از سازمانها از استفاده میکنند. جستجوی بدون سر. پلتفرم جستجو معمولاً ابزارهای بکاند را برای یکپارچهسازی منابع محتوا، مدیریت طبقهبندی، توسعه شاخصهای جستجو، تنظیم ارتباط جستجو، و پیکربندی موتورهای توصیه و سایر الگوریتمهای یادگیری ماشین فراهم میکند. به جای استفاده از رابط کاربری پلتفرم جستجو، تیمهای توسعه از APIهای معماری headless برای ساخت صفحات وب، برنامههای تلفن همراه و اجزایی که با نرمافزار بهعنوان سرویس و سایر پلتفرمها ادغام میشوند، استفاده میکنند.
آرویند جها، معاون ارشد محصولات در نرمافزار نیوگن، میگوید: «معماری بدون سر همه چیز است. در مورد آزادی که از دیدگاه رابط به دست می آید. شرکتهای بزرگ با بلوغ فناوری اطلاعات بالاتر، از رویکرد محتوای بدون سر استفاده میکنند تا بهترینها را از هر دو دنیا به دست آورند—فریمورکهای رابط کاربری سبک و خدمات محتوای مبتنی بر API.»
چرا معماری بدون سر؟
انعطافپذیری سفارشیسازی، بهویژه در مورد تجربه کاربری با مشتری، یکی از دلایلی است که تیم توسعهدهنده ممکن است بخواهد از معماری هدلس استفاده کند. Kashyap Deorah، بنیانگذار و مدیر عامل HyperTrack، میگوید که معماریهای هدلس نیز برای اتصال گردشهای کاری پیچیده در چندین سیستم استفاده میشوند.
Deorah پیشنهاد میکند: «وقتی چندین سیستم با مالکیت توزیعشده برای تقویت یک جریان کاری یا تجربه یکپارچه میشوند، معماریهای بدون سر را در نظر بگیرید.
Deorah مثالی میآورد: «جریان کاری انجام یک سفارش تجارت الکترونیک ممکن است شامل یک سیستم متفاوت باشد که سبد خرید، انبار، انتخاب پیک، برنامه راننده و اثبات تحویل را مدیریت میکند. هر سیستمی ممکن است مالک متفاوتی داشته باشد، مقیاس متفاوتی داشته باشد، و بر روی پلتفرم متفاوتی اجرا شود، با این حال همه آنها باید با هم گرد هم آیند تا یک تجربه تکمیل سفارش را برای مشتری فراهم کنند.”
این فقط گردشهای کاری در چندین سیستم نیست که نیاز به معماریهای بدون هد را افزایش میدهد، بلکه تعداد رو به رشد دستگاههای کاربر را نیز افزایش میدهد. ما از پشتیبانی از رابط های وب به معماری های موبایل اول رفتیم. امروزه، سازمانهای بیشتری از رابطهای کاربری در ساعتها، اتومبیلها و دستیاران خانگی پشتیبانی میکنند و شرکتها میخواهند آماده پشتیبانی از تجربیات متاورس باشند.
آمیت پاتل، معاون ارشد در راهحلهای مشاوره، میگوید سازمانهایی که تجربیات خود را در چندین دستگاه بهینه میکنند، باید معماریهای بدون سر را در نظر بگیرند. . او میگوید: «اگر میخواهید یک تجربه همهکاناله واقعی ارائه کنید، پس معماری بدون سر انتخابی عالی است، زیرا به کاربران اجازه میدهد تا محتوای دیجیتالی شما را بهطور یکپارچه در چندین نقطه تماس مشتری – روی دسکتاپ، موبایل، ساعتهای هوشمند، هوشمند، به کاربران تحویل دهند. -هر چیزی—بدون در نظر گرفتن پلتفرمها و سیستمهای زیربنایی.
انعطافپذیری در طراحی تجربه کاربر، هماهنگیهای پیچیده پلتفرم، و تجربیات همهکانالی سه دلیلی هستند که تیمهای توسعه ممکن است معماریهای بدون سر را انتخاب کنند.
سیستمهای ترکیبپذیر مبتنی بر مفاهیم معماری بدون سر هستند
معماریهای بدون سر یک سطح از سفارشیسازیهای تجربه کاربر جلویی را ارائه میکنند، اما انعطافپذیریهای میانی و بکاند را بررسی نمیکنند. سطح بعدی ماژولار بودن و جداسازی با سیستمهای ترکیبپذیر ارائه میشود که به سازمانها اجازه میدهد تا با استفاده از ماژولهای مختلف از پلتفرمهای مختلف، عملکرد را انتخاب کنند.
تجارت یک مورد استفاده قانعکننده است، بهویژه برای کسبوکارهایی که دارای چندین خط کسبوکار یا عملیات در مناطق جغرافیایی مختلف هستند.
معماریهای
تجارت قابل ترکیب راهحلهای باز، انعطافپذیر و کسبوکار محور هستند که الکترونیکی مختلف را بهینه میکنند. تجارب بازرگانی این راهحلها فراتر از قابلیتهای headless هستند و امکان جداسازی سفارشها، پرداختها، کاتالوگ، موجودی را فراهم میکنند. ، و ماژول های دیگر همراه با راه حل های تجارت الکترونیک.
جیسون کاترل، مدیر عامل Myplanet (اکنون Orium)، چندین مثال دیگر از اینکه چگونه پیچیدگی های تجاری منجر به مزایای استفاده از معماری های بدون سر و سیستم های ترکیب پذیر او میگوید: «مارکهایی که در محیطهای تنظیمشده به فروش میرسند – راهاندازی یک خط مستقیم به مصرفکننده در کنار کسبوکار عمدهفروشیشان یا تشدید یکپارچگی همهکانالی بین وب و فروشگاه – فقط چند نمونه از پیچیدگیهایی هستند که تجارت ترکیبپذیر به خوبی از آن پشتیبانی میکند. p>
توجه داشته باشید که تجارت ترکیبی انعطافپذیری را ارائه میدهد و مدولار بودن امکان انتخاب را فراهم میکند، اما تعویض یک بلوک ساختمانی با بلوک دیگر معمولاً رایگان نیست. تجارت قابل ترکیب، حداقل هنوز لگو نیست. برای ایجاد استانداردهای باز واقعاً کار زیادی لازم است.
جستجوی انعطاف پذیری در هر لایه
معماران از لایهها برای تعریف نحوه توسعه سرویسها و برنامهها استفاده میکنند، بنابراین در اینجا راهی برای فکر کردن به ارتباط بین میکروسرویسها، معماریهای هدلس و سیستمهای ترکیبپذیر وجود دارد.
- سرویسهای ریز به تیمهای توسعهدهنده این امکان را میدهند تا با کاهش وابستگیها و خودکار کردن ارائه قابلیتهای کوچک و اتمی، آسانتر جریانهای کاری را ایجاد، استقرار و هماهنگ کنند.
- معماریهای بدون سر، جداسازی قابلیتهای بکاند از تجربیات جلویی را امکانپذیر میکنند.
- سیستمهای ترکیبپذیر به سازمانها کمک میکنند تا از بهترین قابلیتهای ماژولار از چندین پلتفرم یا ارائهدهنده خدمات استفاده کنند.
ملاحظات معماری اضافی شامل نحوه پیادهسازی شیوههای امنیتی Shift-left، زمان در نظر گرفتن معماریهای چند ابری، ایجاد قابلیتهایی با پارادایمهای بدون کد یا کمکد، و نوع معماری دادهای که عملکرد را بهینه میکند، میشود.
برای برنامههای ساده، بهترین توصیه این است که از معماری اصلی ساده استفاده کنید. اما وقتی با پیچیدگیهای امنیتی، مقیاس و کسبوکار مواجه میشوید، تعداد فزایندهای از گزینهها برای بهینهسازی یک معماری انعطافپذیر وجود دارد.
پست های مرتبط
معماری های بدون سر و سیستم های ترکیب پذیر چیست؟
معماری های بدون سر و سیستم های ترکیب پذیر چیست؟
معماری های بدون سر و سیستم های ترکیب پذیر چیست؟