مایکروسافت در حال عبور از رکود است

این غول فناوری مدلی را برای روزهای سخت ارائه می دهد و مت توصیه هایی برای اصلاح تعداد کار شما دارد.

هفته گذشته دنیای فناوری در حال فروپاشی بود. اخراج، کندی استخدام، کاهش بودجه، و غیره. اگرچه اقتصاد کلی نرم است، اما به نظر می رسد که فناوری ضربه شدیدی را متحمل شده است، شاید تا حدی به دلیل ساخت بیش از حد در سال های خوب. علت هرچه که باشد، ناگهان زمان در دنیای فناوری تنگ شده است.

برای کسانی از ما که قبلاً این مشکل را پشت سر گذاشته‌ایم، لازم به یادآوری است که حتی اگر اقتصاد کلان رسماً وارد قلمرو رکود شود (دو چهارم متوالی کاهش تولید ناخالص داخلی)، فناوری این کار را نخواهد کرد. حداقل از نظر تاریخی اینطور نیست. شرکت های فناوری حتی در بحبوحه رکود به رشد خود ادامه داده اند. فقط به درآمدهای اخیر از ارائه دهندگان ابر نگاه کنید: رشد قوی، اگر کندتر باشد. دلیل؟ شرکت‌ها به هزینه‌های خود ادامه می‌دهند، زیرا هزینه سرمایه‌گذاری نکردن به هیچ وجه به دلیل عقب افتادن، شاید غیرقابل جبران است.

برای زنده ماندن و حتی پیشرفت در این رکود، مایکروسافت درس هایی ارائه می دهد. بله، من در میان چیزهای دیگر در مورد “در آغوش گرفتن و گسترش دادن” صحبت می کنم. اما نباید چیز بدی باشد.

در آغوش گرفتن، گسترش دادن، همدردی

این عبارت معروف —“در آغوش گرفتن، گسترش دادن، خاموش کردن”– آمده است اسناد داخلی مایکروسافت که وزارت دادگستری ایالات متحده در جریان بررسی ضد انحصار مایکروسافت در دهه ۱۹۹۰ کشف کرد. استراتژی این شرکت شامل پذیرش استانداردهای صنعتی پرکاربرد، گسترش آنها با برنامه های افزودنی اختصاصی و سپس استفاده از آن استانداردهای نه چندان استاندارد برای خاموش کردن رقبا بود. بد است، درست است؟

یک شکل بسیار زیباتر از دو Es اول امروز اتفاق می افتد. یکی از کارهایی که مایکروسافت به‌خوبی انجام داده است، همدلی با متخصصان فناوری اطلاعات سازمانی است که نیاز به انتقال به فضای ابری دارند، اما در مورد چگونگی رسیدن به آن مشکل دارند. اگرچه هر یک از ابرها دارای برنامه‌های نوسازی هستند که به شرکت‌ها در انتقال حجم کاری کمک می‌کنند، به نظر می‌رسد مایکروسافت بر این موضوع تاکید بیشتری دارد. این می‌تواند تدافعی باشد (مجموعه‌های ویندوز زیادی وجود دارند که مایکروسافت ترجیح می‌دهد از Azure به جای سرویس‌های ابری رقیب استفاده کنند)، اما همچنین یک تجارت هوشمند است. مایکروسافت در تلاش است تا با شرکت‌هایی که در آنجا هستند ملاقات کند (هنوز عمدتاً در محل هستند) و به آنها کمک کند تا طبق شرایط خود به سمت ابر حرکت کنند. به همین دلیل است که مایکروسافت معمولاً ابر هیبریدی را برجسته می کند. هر یک از ارائه دهندگان اصلی ابر داستان ابر ترکیبی قوی دارند، اما این موضوع از ابتدا در استراتژی مایکروسافت نقش اساسی داشته است.

چگونه از این اصل استفاده می کنید؟ خوب، شاید خوب باشد که مدیران ارشد یا توسعه‌دهندگان را برای ایجاد تغییرات تکتونیکی در برنامه‌هایشان در زمان‌های رونق ایجاد کنند، اما در یک اقتصاد نرم، «افزاینده» ممکن است مسیر عاقلانه‌تری باشد. به یاد داشته باشید: شرکت ها به خرج کردن ادامه خواهند داد زیرا باید هزینه کنند. همانطور که همکار من در InfoWorld David Linthicum استدلال می‌کند، «رایانش ابری اکنون برای شرکت‌ها «مخاطب جدول» است تا کسب و کار خود را به سطح بعدی ببرند.» با این حال، توسعه با ابر ممکن است از نظر گام‌های کوچکتر و در عین حال قابل توجه به سمت تحول دیجیتال ساده‌تر باشد.

چگونه باید به آنجا بروید؟ اول، به خاطر داشته باشید که تقریباً هیچ شانسی برای “در آغوش گرفتن و گسترش” موفقیت آمیز تجارت خود بدون افراد خوب ندارید. اخراج‌ها ممکن است شما را به سودآوری نزدیک‌تر کند، اما یک نقطه ضعف جدی وجود دارد که Linthcum به آن اشاره می‌کند:

افراد را در خطر خود از بین ببرید.

دوم، به دنبال راه هایی برای ترکیب جدید با قدیمی باشید. همانطور که جیمز گاورنر، تحلیلگر RedMonk اخیراً به من گفت، “ادغام یک فضیلت اساسی سازمانی است.” شرکت‌ها معمولاً تجملات تغییر و تحول را ندارند. به طور کلی، آنها به دنبال راه هایی برای “در آغوش گرفتن و گسترش” زیرساخت ها و برنامه های کاربردی موجود با جایگزین های جدید هستند. وارد شدن به یک شرکت و گفتن به آنها که همه چیز را تغییر دهند بدون احترام به اینکه چگونه و چرا معماری خود را دارند، بی رحمانه و ناکارآمد است. آنها را در جایی که هستند ملاقات کنید و به آنها کمک کنید تا بفهمند که چگونه با وجود و به دلیل رکود، مدرنیزه شوند.

خانه خود را مرتب کنید

به‌رغم توصیه‌هایی برای محافظت از افرادتان، احتمالاً شرکت‌ها در دوران رونق بیش از حد استخدام شده‌اند، به‌عنوان مدیر عامل سابق GitHub نات فریدمن پیشنهاد می کند . حتی با این وجود، راه‌های خوب (و راه‌های بسیار بد، همانطور که ایلان ماسک نشان داده است) برای حقوق دادن به شرکت‌ها وجود دارد، مانند من بحث کردم. همانطور که من تجربه کرده ام، برخی از برش ها ممکن است کمک کننده باشد.

من در دو رکود مهم فناوری زندگی کرده‌ام، و تجربیات من نمی‌توانست متفاوت‌تر از این باشد. برای اولین بار، من در اوج شکوفایی دات کام برای یک راه اندازی لینوکس جاسازی شده کار می کردم. اگر آن را تجربه نکرده‌اید، نمی‌توانید قدر آن را بدانید که چقدر دلخراش بوده است. ما عملاً هیچ درآمدی نداشتیم و به سودآوری نزدیک نبودیم، اما بانکداران ما می‌خواستند ما را به صورت عمومی معرفی کنند، و آنها استدلال می‌کردند که تنها راه برای به دست آوردن یک ارزش‌گذاری بزرگ این بود که بر اساس استعداد مهندسی برای ما ارزش قائل شوند.

مشکل؟ چیز زیادی نداشتیم اگر درست به خاطر بیاورم، شرکت در آن زمان فقط ۴۰ نفر را استخدام می کرد و ما به دنبال ارزش گذاری شمالی ۲۰۰ میلیون دلاری بودیم. (تک شاخ ها در آن زمان بیشتر وجود نداشتند.) بنابراین ما کاری را انجام دادیم که هر فروشنده نقطه‌ای که به خود احترام می‌گذارد انجام می‌دهد: ما شش شرکت را خریداری کردیم و تعداد کارمان را ده برابر (و پایه مهندسی و هزینه‌هایمان) را در مدت یک ماه افزایش دادیم. .

تا زمانی که رونق دات کام به رکود تبدیل شد و سرمایه و مشتریان ناپدید شدند، خوب کار کرد. به زودی اخراج و پایان شرم آور دنبال شد.

اکنون این را با راه‌اندازی منبع باز بعدی، Alfresco مقایسه کنید. من در طول رکود ۲۰۰۷-۲۰۰۸ در آنجا کار کردم، اما تفاوت این بار این بود که مدیر عامل ما، جان پاول، بسیار محتاط بود. به‌عنوان مدیر اجرایی سابق Business Objects، او می‌دانست که چگونه یک کشتی تنگ را اداره کند و ما را سودآور نگه می‌داشت. با افزایش درآمد، تعداد کارمندان را افزایش دادیم و برای حفظ سودآوری، هزینه‌ها را در صورت نیاز کاهش دادیم. اقتصاد به هم ریخته بود، اما من احساس امنیت می‌کردم، و من و همکارانم سخت تلاش کردیم تا در شرایط سخت موفقیت مشتریان را به ارمغان بیاوریم. مطمئن نیستم که تا به حال چنین رفاقتی را تجربه کرده باشم، که کاملاً به پیشرفت شرکت در دوران رکود کمک کرد.

بنابراین، به هر حال، اگر لازم است، تعداد کار خود را کاهش دهید، اما این کار را با دقت انجام دهید. مردم یک مثبت خالص هستند. مردم نوآوری می کنند. مردم می فهمند که چگونه با کمتر کار بیشتری انجام دهند. می توانم بشنوم که می گویید، “اما من فقط هنرمندان ضعیف را اخراج می کنم.” روشی که اخراج ها کار می کنند، اغلب به این شکل اتفاق نمی افتد. من افرادی را می‌شناسم که اخیراً توسط استرایپ اخراج شده‌اند، به‌عنوان مثال، که در برخی از سخت‌گیرترین کارفرمایان مانند AWS بهترین عملکرد را داشتند. حتی اگر بتوانید فقط کارمندان ضعیف را رها کنید، محیط ایجاد شده توسط اخراج های دسته جمعی مسموم است. به محض اینکه شغل جدیدی پیدا می‌کنند، احتمالاً افراد برتر را از دست خواهید داد.

من پیشنهاد نمی کنم که اینها تصمیمات آسانی هستند. در عوض، یادآوری می‌کنم که بهترین استراتژی در دوران رکود این است که به مردم کمک کنیم به‌طور فزاینده‌ای (به عنوان فروشنده) کارهای بیشتری انجام دهند و از غرایز و توانایی‌های نوآورانه افراد (به عنوان یک کارفرما) محافظت کنیم. من ایده اول را به مایکروسافت اعتبار می‌دهم، و برای دومی اعتبار می‌گیرم.