مزیت اصلی فرهنگ مهندسی سالم قابل پیش بینی است – توانایی ارسال نرم افزار با کیفیت بالا به موقع، قابل اعتماد و مکرر. از پایین به بالا جریان دارد.
وقتی می شنوید رهبران درباره قدرت فرهنگ های بزرگ صحبت می کنند، اغلب صحبت از ارتباط، صداقت و صراحت می شنوید، و اینها همه ابعاد مهمی هستند. البته، به همان اندازه که در مورد Kubernetes نظرات وجود دارد، تعاریف فرهنگ سالم وجود دارد.
اگرچه نمیتوانیم آنها را دقیقاً تعریف کنیم، اما همه ما خواهان فرهنگهای عالی هستیم.
بنابراین وقتی مدیران ارشد فنی را استخدام میکنیم، همه چیزهای مهمی را که میخواهیم در پست شغلی قرار میدهیم. مواردی مانند “از نظر فنی ماهر، خوب استخدام می کند، نرم افزار ارسال می کند.” به ندرت در پست شغلی چیزی در مورد فرهنگ پیدا می کنید، و این ناامید کننده است.
زیرا معلوم میشود که اگر فرهنگ عالی ندارید، نمیتوانید نرمافزار را به موقع با کیفیت بالا ارسال کنید. حداقل قابل پیش بینی نیست. و خروجی مهندسی قابل پیش بینی برای یک تجارت سالم ضروری است. پیش بینی پذیری، به طور شگفت انگیزی، چیزی است که از یک فرهنگ عالی سرچشمه می گیرد.
همانطور که همکار من پریتی سومال، پلتفرم تحقیق و توسعه EVP در HashiCorp، بیان کرد:
فرهنگ مهندسی واقعا مهم است. فرهنگ ما بر اساس اصول ما و تائو HashiCorp ما استوار است. این سنگ محک نوشته شده، چشم انداز، نقشه راه و طراحی محصول ما را راهنمایی می کند.
بخش بزرگی از فرهنگ ما حول محور ارتباطات و تصمیمگیری ناهمزمان میچرخد، عمدتاً به این دلیل که ما بهعنوان یک شرکت منبع باز و دور گرا تأسیس شدهایم. حقیقت این است که ارتباطات مکتوب واقعاً چیزی است که ما را قادر میسازد فراگیر، باز و شفاف باشیم.
و از نظر قابل پیش بینی بودن، نوشتن شگفتی ها را کاهش می دهد. ما همه در یک صفحه هستیم.”
فرهنگ های سالم محصولات عالی می سازند، قابل پیش بینی
شما باهوش هستید و تیم شما عالی است. شما نرم افزار را ارسال می کنید و حتی گاهی اوقات آن را به موقع و با کیفیت بالا ارسال می کنید. اما، اگر مانند بسیاری از شرکتها هستید، ارسال نرمافزار با کیفیت بالا بهموقع، قابل اعتماد و مکرر، از شما دوری میکند.
همه ما می خواهیم محصولات عالی را ارسال کنیم و این کار را در اسرع وقت انجام دهیم. در واقع، در دنیای فوقالعاده سریع و فوق رقابتی امروز، این واقعاً نقطه ضعف است.
اما ارسال محصولات عالی مستلزم جمع شدن چیزهای زیادی است، مانند صحنه بالماسکه در شبح اپرا. همه آن افراد روی صحنه و پشت صحنه باید به خوبی با هم کار کنند، حتی زمانی که نمی توانند یکدیگر را ببینند یا بشنوند. آنها فقط باید اجزای خود را بشناسند، سرد، بدون صحبت با یکدیگر. در یک صحنه، همه نشانههای خود را میدانند، مسدود کردن آنها را دنبال میکنند و خطوط خود را میگویند. در یک شرکت، همه باید در مورد آنچه مهم است، چه چیزی نیست، و چه نقشی دارد همسو باشند تا بتوانند محصولات عالی تولید کنند.
همکار من چاد وربوفسکی، معاون مهندسی در Confluent، اینطور بیان کرد:
من دوست دارم جهت را از بالا تنظیم کنم. برای شروع به ترسیم اینکه چگونه این کار را انجام می دهیم، به کجا می رویم و چرا. و سپس آزادی زیادی را در مورد نحوه رسیدن افراد به آنجا ارائه دهید و این تصمیمات را در مورد طرح ها و چیزها به تیم هایی که روی چشم انداز اجرا می کنند فشار دهید.
از سوی دیگر، اگر تیمها همتراز نباشند، چه میشود؟
مشتریان سه ویژگی را دریافت خواهند کرد که برای یک مورد استفاده عالی هستند، و سه ویژگی دیگر که برای موارد استفاده دیگر عالی هستند. و در پایان روز، آنها محصولی خواهند داشت که هفت مورد از ۱۰ مورد را برای همه برآورده می کند. اما ۱۰ مورد از ۱۰ چیز برای هیچ کس نیست. و کیفیت نیز ناسازگار خواهد بود.
نتیجه مشتریان ناامید و خیانت شده، نیروی فروش ضعیف و ریزش زیاد است.
این مانند نسخه دبیرستانی Phantom است که در آن افراد مدام با یکدیگر برخورد میکنند و خطوط خود را از دست میدهند.
هم ترازی نتایج قابل پیش بینی ایجاد می کند
قابلیت پیش بینی در سطح کلان یک شرکت از پیش بینی پذیری و همسویی در سطح خرد هر روزه هر کارمند ناشی می شود.
در اینجا چیزی برای رهبران وجود دارد: دقیقاً چیزی که شما بسیار می خواهید – هم ترازی و قابل پیش بینی در گره های برگ – دقیقاً همان چیزی است که نمی توانید درخواست کنید.
می بینید، قابلیت پیش بینی از بالا به پایین جریان ندارد. از پایین به بالا جریان دارد.
پیشبینیپذیری از گرههای برگ سازمانی که مهندسان در مقابل مانیتورهایشان نشستهاند و به این فکر میکنند که آیا ادعا را در آن قرار میدهم جاری میشود؟ یا فقط عجله کنم بیرونش کنم؟ آیا من اینجا بنشینم و یک تست بزرگ بنویسم زیرا صحت پایگاه داده بسیار مهم است؟ یا آیا ما گزارشهای کلیک وب را از یک وبسایت پردازش میکنیم، بنابراین اگر یکی از میلیاردها را از دست بدهم، هیچ کس به آن اهمیت نمیدهد یا متوجه نمیشود؟
اگر همه برگهای درخت کار خود را به طرز شگفت انگیزی انجام دهند، همه تصمیمات خرد درست گرفته می شوند. خیلی بد است که رهبران فرماندهی و کنترل از بالا به پایین می توانند همه اینها را به این سرعت از بین ببرند.
قابلیت پیش بینی و جادو
من به عنوان CTO، فرهنگ ایجاد می کنم. گزارش های مستقیم من تیم های سالمی ایجاد می کند. و همه ما ارزش ها و فرآیندهای تصمیم گیری همسویی ایجاد می کنیم.
از این میان، کارکنان آگاه، توانمند و متعهد به وجود می آیند که به معنای واقعی کلمه جادو می کنند.
چاد وربوفسکی معتقد است که این انعطاف پذیری در سیستم است که جادو را ایجاد می کند:
تیمهای من در قبال نتایج پاسخگو هستند، اما لزوماً متعهد نیستند که چگونه به آنجا برسند. و به نظر میرسد که این انعطافپذیری را برای اینکه چگونه میتوانیم فرهنگ نوآوری را تا آخرترین مهندس ارتقا دهیم، به حداکثر میرساند. و در نهایت منجر به قابل پیش بینی بودن نتایجی می شود که همه ما به دنبال آن هستیم.
اگر هر کارمندی بداند که چگونه همه تصمیمات زیادی را که هر روز می گیرد بگیرد، قابل پیش بینی است. و بنابراین آهنگ ها پخش می شوند، همه رقص خود را درست انجام می دهند و مشتریان خوشحال می شوند.
فرهنگ و ارزشها در یک سازمان پایین میآیند و محصولات با کیفیت بالا که بهطور قابل پیشبینی ارائه میشوند دوباره به بازار میآیند.
فرهنگ و مزیت رقابتی
حتی به عنوان CTO، من فقط یک نفر هستم. و البته از تیم من انتظار می رود که نرم افزار با کیفیت بالا را به سرعت و قابل پیش بینی نیز ایجاد کنند. از آنجایی که سازمان مهندسی در MongoDB در حال نزدیک شدن به ۱۰۰۰ مهندس است، برای من شخصاً غیرممکن است که سرعت، یا حتی کیفیت را در سطح پروژه فردی اندازهگیری کنم. بازرسی و کنترل از بالا به پایین در این مقیاس کار نمی کند. مهم نیست چقدر دلم می خواهد این کار را انجام دهد.
در عوض، من باید به فرهنگ، ارزشهایمان، سلامت تیم و رفتار هر مهندس برای انجام کار درست وابسته باشم. اگر ما فرهنگی داشته باشیم که در آن نحوه رفتار افراد با یکدیگر، نحوه تصمیم گیری و انتظارات آنها از خود و یکدیگر مشخص باشد، می دانم که به سرعت و کیفیتی که برای پیشرفت به عنوان یک سازمان نیاز داریم، دست خواهیم یافت.
اگر آن چیزها را دارید، همه چیز با سرعت خوبی پیش میرود. بدون آنها، کارها هنوز انجام می شود، اما همه چیز سخت است و در یک خزیدن حرکت می کند. و این خزیدن باعث میشود که سازمانها و شرکتها مزیت رقابتی خود را از دست بدهند و در نهایت میمیرند.
آیا رهبران شرکت شما کار خود را برای ایجاد یک فرهنگ عالی انجام دادهاند؟ آیا کارمندان تصمیمات و چارچوبهای ارزشی واضحی دریافت میکنند و آیا با تولید محصولات با کیفیت بالا بهطور قابل پیشبینی پاسخ میدهند؟ اگر چنین است، پس CTO شما کار خود را انجام داده است.
مارک پورتر مدیر ارشد فنی (CTO) MongoDB، جایی که او مسئول ایجاد نقشه راه و چشم انداز فناوری بلند مدت برای شرکت است. او از ۱۶ سالگی به صورت حرفه ای کدنویسی می کند و شرکت ادغام خدمات الکترونیکی خود را تاسیس و اداره می کند. مارک دارای مدرک کارشناسی مهندسی و علوم کاربردی از Caltech است.
—
New Tech Forum مکانی برای کاوش و بحث در مورد فناوری سازمانی نوظهور در عمق و وسعت بی سابقه ای فراهم می کند. انتخاب ذهنی است، بر اساس انتخاب ما از فناوری هایی که معتقدیم مهم هستند و برای خوانندگان InfoWorld بیشترین علاقه را دارند. InfoWorld وثیقه بازاریابی را برای انتشار نمی پذیرد و حق ویرایش تمام محتوای ارائه شده را برای خود محفوظ می دارد. همه سوالات را به newtechforum@infoworld.com ارسال کنید.
پست های مرتبط
نشانه فرهنگ مهندسی سالم
نشانه فرهنگ مهندسی سالم
نشانه فرهنگ مهندسی سالم