نمرات ESG می تواند ابزار مفیدی در پیگیری پایداری باشد. اما آنها عمیقاً به معماری شما نگاه نمی کنند تا ببینند آیا طراحی ضعیف باعث هدر رفتن پول و انرژی می شود.
عوامل محیطی، اجتماعی و حاکمیتی (ESG) اخیراً کشش قابل توجهی یافته اند. به خود رتبه ای بدهید تا ارزش خود را به عنوان یک شهروند خوب کره زمین ثابت کنید، ایده خوبی به نظر می رسد.
این ابزارها ارزش دیدن دارند، اما واقعیت این است که ممکن است مثبت کاذب را گزارش کنند. آنها به ناکارآمدی کلی معماری کلی ابر نگاه نمی کنند، فقط به معیارهای تاکتیکی خاصی که می توانند بی معنی باشند، نگاه می کنند. در واقع، امتیازات خوبی را برای شرکتهایی که در زمینه پایداری عملکرد ضعیفی دارند و از ارائهدهندگان ابر عمومی استفاده میکنند، ارائه میکند.
میل به اعتبار ESG خوب
فشار فزاینده بر ارائه دهندگان ابر برای افزایش عملکرد ESG خود گواهی بر آگاهی روزافزون از تأثیرات زیست محیطی رشد مرکز داده است. من در شمال ویرجینیا زندگی می کنم، جایی که مراکز داده در همه جا پراکنده هستند.
رشد مراکز داده بی سابقه است. ده سال پیش، همه ما درباره اینکه چگونه رایانش ابری بسیاری از این مراکز داده پرقدرت را تعطیل می کند، لاف می زدیم. این چیزی نیست که کسانی که ابر را تحت فشار قرار می دهند، در ابتدای راه اندازی آن پیش بینی می کردند، و با توجه به رشد هوش مصنوعی، شاهد خواهیم بود که صنعت تا آنجا که ممکن است مراکز داده ایجاد می کند، با توجه به اینکه در مدت کوتاهی پس از باز شدن، ظرفیت کل آنها خواهند بود. p>
علاقه به نمرات خوب ESG از روی خیریه نیست. بسیاری از سرمایه گذاران قبل از اینکه به شرکت ها پول بیاندازند به دنبال نمرات خوب ESG هستند. بنابراین، این به نفع همه است، از استارتآپها گرفته تا شرکتهای مستقر که امتیاز ESG را برای جریان نگه داشتن پول بالا ببرند.
ارائه دهندگان محاسبات ابری اکنون ابزارهای ESG را برای کمک به مشتریان خود در دسترسی و بهبود امتیازات خود ارائه می دهند. با این حال، اتکا به این ابزارها میتواند احساس کاذب برتری را ایجاد کند یا در واقع برخلاف دلیل وجود ESG عمل کند: کاهش تولید کربن.
وقت آن رسیده است که با این پارادوکس مواجه شویم که بسیاری از شرکتهایی که دارای رتبهبندی بالای ESG هستند ناآگاهانه به تخریب محیط زیست از طریق مصرف بیش از حد منابع رایانش ابری کمک میکنند. ابزارهایی که از معیارهای پایداری پشتیبانی می کنند فقط نیمی از داستان را بیان می کنند و اساسی ترین بخش معادله را از دست می دهند.
پارادوکس نمره ESG
البته، هر شرکتی دارای سطوح مختلفی از موفقیت در مورد پایداری و استفاده از منابع ابری است. مشکل من این است که ابزارها می توانند تعداد منابعی که استفاده می کنید و راه های استفاده موثرتر از آنها را به شما بگویند، که خوب است، اما آنها به منبع مشکل نمی رسند، یعنی شما یک معماری ناکارآمد ایجاد کرده اید. که از قدرت و پول زیادی استفاده می کند.
بسیاری از شرکتها معتقد بودند که میتوانند راه خود را به سمت موفقیت رایانش ابری ارتقا دهند و تغییر دهند. برنامهها و مجموعه دادههای آنها هنوز بدون تغییر در ارائهدهندگان ابر عمومی عمل میکنند و توسط این ابزارها برای بررسی نحوه استفاده و بهینهسازی منابع ابری مورد ارزیابی قرار میگیرند.
من ادعا میکنم که مشکل اصلی این نیست که شرکتها میتوانند از چند نمونه ذخیرهسازی کمتر استفاده کنند یا به سمت سرورهای کم مصرفتر حرکت کنند. این است که سیستمهای آنها بیش از چهار برابر تعداد منابعی که باید استفاده میکنند، استفاده میکنند، به دلیل روش ناکارآمد پیکربندی راهحلها و فقدان مهندسی و معماری که باعث میشود آنها را به برنامههای بهتر و کارآمدتر تبدیل کند.
به عنوان مثال، بگویید که یک ماشین خریدهاید، و به کارایی انرژی آن ماشین نگاه میکنید. ابزارهایی که در حال حاضر وجود دارند به شما می گویند که چگونه تعدادی از اجزای موتور را برای بهره وری بهتر سوخت تغییر دهید و شاید تغییراتی را در رفتارهای رانندگی پیشنهاد کنند، اما به شما نمی گویند که ماشین شما، همانطور که مهندسی شده است، با در نظر گرفتن هدفش به شدت ناکارآمد است. و عملکرد.
چه چیزی باید تغییر کند؟
من ارائهدهندگان یا ابزارهای ابری را سرزنش نمیکنم. آنها تمام تلاش خود را می کنند تا اطلاعات مفیدی را در اختیار مشتریان خود قرار دهند. بدون دانستن الزامات خاص کسب و کار، آنها هیچ راهی برای تعیین کارآمد بودن معماری ندارند، مگر اینکه با مشتری بررسی عمیق تری انجام دهند.
نگرانی اصلی این است که شرکتها موضوع مهمتر طراحی ضعیف و سیستمهای مبتنی بر ابر کارآمد را نادیده میگیرند، زیرا به این باور رسیدهاند که استفاده از این ابزارها پایداری و امتیاز کلی ESG آنها را بهبود میبخشد. بنابراین، این یک مثبت کاذب است که ممکن است به آنها نمره ESG بالایی بدهد، اما این نشانه دقیقی از ارزش های پایداری واقعی آنها نیست. ESG و ابزارهای پشتیبان میتوانند در برابر اهدافی که چرا ESG در وهله اول تأسیس شد، کار کنند.
بنابراین، اگر تعجب میکنید که چرا همه نمرات ESG شگفتانگیزی دارند و مراکز داده هنوز توسط هزاران نفر ساخته میشوند، به همین دلیل است. شاید وقت آن رسیده است که معیارهای واقعی را که موفقیت یا شکست این چیزها را تعیین می کند، ارزیابی کنیم. در حال حاضر، ما در مسیر اشتباهی هستیم.
پست های مرتبط
ابزارهای ESG برای محاسبات ابری می توانند حواس پرتی را به همراه داشته باشند
ابزارهای ESG برای محاسبات ابری می توانند حواس پرتی را به همراه داشته باشند
ابزارهای ESG برای محاسبات ابری می توانند حواس پرتی را به همراه داشته باشند