«طراحی توسط کمیته» یک اصطلاح تحقیرآمیز است و برای بسیاری از شوخیها به کار میرود، اما همچنان شاهد بازگشت است و این ترسناک است.
«طراحی توسط کمیته» را در گوگل جستجو کنید، و هیچ چیز خوبی نخواهید دید. این عبارت یک اصطلاح تحقیرآمیز برای پروژه ای است که طراحان زیادی دارد و برنامه یا چشم انداز یکسانی ندارد.
گفته شد، این روزها وقتی صحبت از معماری ابری به میان می آید، این رویکرد را بیشتر می بینم، که آزاردهنده است. من مطمئن نیستم که دلیل آن همهگیری و نیاز به جلب مشارکت مردم از راه دور است یا فقدان مهارتهایی که تصمیمهای مهم را به گروههایی از مردم سوق میدهد.
اگر به اندازه من سن دارید، کمیته های راهبری معماری را به یاد دارید. اینها گروههایی از رهبران فناوری اطلاعات بودند، معمولاً از بخشهای مختلف، مانند امنیت، پایگاههای اطلاعاتی، توسعه و غیره، که گرد هم آمدند تا در مورد معماری کلنگر متشکل از فناوریهایی که همه میتوانستند درباره آن توافق داشته باشند، تصمیم بگیرند.
این ایده منطقی به نظر می رسید. اگر میخواهید مردم را وادار به دنبال کردن برنامهای کنید، میخواهید آنها در ایجاد آن مشارکت داشته باشند. با این حال، چیزی که برای ایجاد انگیزه در تیم ایجاد شد، مجموعهای از غولهای فناورانه را ایجاد کرد که بعداً تعمیر آن میلیونها هزینه داشت.
چرا این اتفاق افتاد؟ دستور کار های مختلف، با سوگیری های فناوری متفاوت در مورد آن دستور کارها. به طور معمول، یک گروه اهداف کلنگر معماری (مانند الزامات تجاری) را در نظر نمیگرفت، اما روی مسائل تاکتیکی در مورد نیازهای حیوان خانگی خود تمرکز میکرد. برای جلب رضایت گروه، هر یک از اعضا مجاز به برقراری تماس بودند، و در حالی که این فناوری برای خود انتخاب بدی نبود، معماری به خوبی با هم کار نمی کرد و ساخت و ساز و تعمیر آن در صورت شکست میلیونها دلار هزینه بر داشت. p>
من در میان یک دسته از اینها بودم و خاطرات هنوز دردناک هستند. در حالی که دیگر نیازی به درمان برای PTSD نداشتم، متوجه شدم که طراحی توسط کمیته ایده بدی بود و با اشتیاق از آن اجتناب کردم، حتی با تهدید به استعفا.
امروزه کاملاً قابل درک است که افراد زیادی که تصمیمات و برنامههای فناوری میگیرند، نتیجه مثبتی ندارند. ما زمانی بیشترین موفقیت را پیدا می کنیم که یک تیم کوچک و محکم توسط یک معمار چیره دست رهبری شود. آنها همه الزامات کسبوکار را در نظر میگیرند و یک پشته فناوری ابری بهینهشده را بر اساس چیزی جز الزامات تجاری انتخاب میکنند.
متمرکز کردن این تصمیمها، اگرچه کاملاً دموکراتیک نیستند، معمولاً منجر به نتایج بهتر، تصمیمگیریهای سریعتر و استقرار بهتر میشوند. تصمیمات همچنان دارای اتهام سیاسی هستند، اما شما فقط باید بگویید، “آیا می خواهید این را توسط کمیته طراحی کنید؟” و همه آنها تقریباً به آرامی دور می شوند. یا آنها؟
همانطور که اشاره کردم، به نظر میرسد بازگشتی به کمیتههای راهبری معماری برای انتخاب و استقرار فناوری محاسبات ابری وجود دارد، عمدتاً به دلیل کار از راه دور بیشتر و مهارتهای کمتر در سازمان. شرکتها به سمت مدل اعتماد مغزی حرکت میکنند که در آن بسیاری از فناوریها با رأی انتخاب میشوند.
من اینجا هستم تا قبل از اینکه دچار مشکل شوید و باید برخی از اشتباهات بزرگ را برطرف کنید به شما هشدار دهم: این هنوز یک ایده بد است. و به من اعتماد کنید، می گویم “من به شما گفتم.”
پست های مرتبط
معماری ابر توسط کمیته همیشه ایده بدی است
معماری ابر توسط کمیته همیشه ایده بدی است
معماری ابر توسط کمیته همیشه ایده بدی است