تمام نگرانی ها در مورد بدهی های فنی و خطرات قفل شدن فروشنده ابری به هوش مصنوعی نیز سرایت کرده است، فقط خطرات اکنون بسیار بالاتر است.
درک آن چندان دشوار نیست. وقتی به سمت هر فناوری جدید حرکت می کنیم، ریسک را افزایش می دهیم. خطر قفل شدن، شکست، و معمولاً خطر ایجاد راهحلهایی که ارزش کافی را به کسبوکار برنمیگردانند.
نظرسنجیهای گارتنر بر این موضوع تاکید کردهاند. خطر تمرکز ابر آنها بر تأثیر بالقوه در مقیاس گسترده شکست های تداوم کسب و کار مرتبط با وابستگی بیش از حد به یک ارائه دهنده ابر واحد تأکید می کنند.
این یکی از متداولترین سؤالات مشتریان من است که در حال انتقال به ابر هستند و دلیل خوبی هم دارد. آنها قبلاً دیده بودند که وقتی تعداد زیادی تخم مرغ را در یک سبد فناوری سازمانی قرار می دهید، چه اتفاقی می افتد، یعنی قفل و وابستگی بیش از حد به آن شرکت خاص. آنها نمیخواهند این اشتباه را در حین حرکت به پلتفرمهای مبتنی بر ابر تکرار کنند.
این خطر با نگرانی فزاینده در مورد بازار ابزارهای هوش مصنوعی در حال ظهور و خطر همراه با قفل شدن هوش مصنوعی بیشتر می شود. ممکن است CIOها تغییر بین فناوریهای هوش مصنوعی از فروشندگان مختلف ابر را چالشبرانگیز و پرهزینه بدانند. همانطور که اغلب میشنوم، هر چیزی با زمان و پول کافی امکانپذیر است، اما ما این روزها هیچ کدام از آنها را نداریم. نگرانی این است که ما در مسیر اشتباه حرکت خواهیم کرد. در گذشته، این به معنای صرف هزینه بیشتر برای اصلاح مسیر بود، اما با توجه به ارزش استراتژیک هوش مصنوعی، انتخاب مسیر اشتباه میتواند به معنای تعطیلی کسبوکار یا به احتمال زیاد، ارزانفروشی آن باشد.
گزینه های خود را وزن کنید
یکی از نگرانیهای اصلی رهبران فناوری اطلاعات، کنترل پلتفرمهای هوش مصنوعی توسط مقیاسکنندههای بزرگ است. رقابت بین ارائهدهندگان بزرگ ابر برای تسلط بر بازار ابزارهای هوش مصنوعی و هوش مصنوعی مولد، مسابقه تسلیحاتی را برانگیخته است. همانطور که چند بار اشاره کردم، کنفرانسهای ابری بزرگ به کنفرانسهای هوش مصنوعی مولد تبدیل شدهاند که رایانش ابری یک موضوع ثانویه است.
این امر به طور بالقوه توانایی مدیران ارشد فناوری اطلاعات را برای دسترسی و استفاده از بهترین فناوریهای هوش مصنوعی از فروشندگان مختلف محدود میکند. چه اتفاقی میافتد وقتی فناوریهای برتر هوش مصنوعی بومی ارائهدهنده اصلی ابری نباشند که مدیرعامل پنج سال پیش با او معامله انحصاری انجام داد؟ اوه.
گزارشهای گارتنر تمرکز ابر را بهعنوان یک خطر نوظهور مهم رتبهبندی کرده است، و من موافقم. ما باید پیامدهای بقای شخص ثالث، انتظارات اجتماعی سیاسی در حال تحول و در دسترس بودن هوش مصنوعی مولد انبوه را در نظر بگیریم. ما خیلی سریع در همان جهت حرکت میکنیم، که میتواند تأثیر تصمیمهای اشتباه، از جمله تمرکز تنها بر یک ارائهدهنده ابر واحد و راهحلهای هوش مصنوعی بومی آنها را اغراق کند.
این کار همچنین میتواند کسبوکار را از بین ببرد. به دلیل اشتباهات احمقانه رهبری، ریسکها از یک سال دیگر بیشتر است. شرایط آب و هوایی متفاوت است که من در دوران حرفه ای طولانی خود دیده ام. اعضای هیئت مدیره و سرمایه گذاران برای مدیریت این خطرات با من و سایر کارشناسان موضوع تماس می گیرند.
چه باید کرد؟
علاوه بر این، تسلط ارائه دهندگان ابر عمومی بزرگ، کشش گرانشی ایجاد کرده است که مهاجرت از یک ارائه دهنده ابر را پرهزینه و کار فشرده می کند. به عنوان یک قاعده سرانگشتی، بازگشت به سیستمهای سنتی یا انتقال به یک ارائهدهنده ابری دیگر دو برابر سرمایه اولیه شما هزینه خواهد داشت. این به لطف هزینه استعداد و این واقعیت است که شما برای مدت طولانی روی دو پلتفرم کار خواهید کرد.
اگرچه میتوانید استفاده از یک ارائهدهنده ابر خاص را کاهش دهید، گاهی اوقات انتقال برخی از برنامهها به پلتفرمهای دیگر تقریباً غیرممکن است. این به دلیل اتصال آن برنامهها به پلتفرم ابری و ناتوانی اقتصادی در حذف آنها از آن پلتفرمها است.
برای محافظت در برابر خطرات مربوط به تمرکز ابر و قفل هوش مصنوعی، رهبران فناوری اطلاعات در حال بررسی استراتژیهایی برای کاهش وابستگی به یک ارائهدهنده ابر هستند. این میتواند شامل استفاده از راهحلهای ابری تک مستاجر، شرکتهای هممحلی، و استراتژیهای ابری ترکیبی برای تنوع بخشیدن به استقرار و زیرساخت ابری آنها باشد.
از آنجایی که رهبران فناوری اطلاعات در چشم انداز پیچیده خطرات تمرکز ابر و قفل هوش مصنوعی حرکت می کنند، بدیهی است که یک رویکرد چابک برای استراتژی ابر و پذیرش هوش مصنوعی الزامی است. سازمانها میتوانند خطرات را با درک ملاحظات ظریف انتخاب فروشنده، تقویت رویکرد چند ابری و پذیرش فناوریهای نوآورانه کاهش دهند. در پایان روز، چشمان خود را برای راه حل کاملاً بهینه سازی شده باز نگه دارید و تنها بر روی خدمات یک ارائه دهنده ابر، از جمله هوش مصنوعی، تمرکز نکنید.
توصیه من تقریباً مانند استفاده از هر گروهی از فناوری است. یک استراتژی ابتدا از نظر اینکه کسب و کار باید چگونه باشد و مطلوب ترین حالت آن مورد نیاز است. سپس یک استراتژی در مورد اینکه چگونه چیزها باید تغییر کنند، از جمله چرایی ها، چگونه ها و چه زمانی، تشکیل دهید. وضعیت نهایی مطلوبی وجود نخواهد داشت، بلکه بسیاری از حالتهای پایانی وجود خواهد داشت که باید با تکامل و رونق کسبوکار به آنها رسید.
به خاطر داشته باشید که یک استراتژی با یک برنامه یکسان نیست. شما همچنان به یک برنامه جامع نیاز دارید که دقیقاً آنچه باید انجام شود، از جمله منابع، جدول زمانی، فرآیندها و توانایی چابک بودن در آن فرآیندها را مشخص کند. بسیاری از چیزها اشتباه پیش می روند و شما باید مایل باشید که یک قدم به عقب بردارید و آنها را اصلاح کنید. کسب و کارهایی که می توانند این کار را انجام دهند تا ۱۰ سال آینده زنده خواهند ماند. سعی کنید یکی از آنها باشید.
پست های مرتبط
پیمایش غلظت ابر و قفل هوش مصنوعی
پیمایش غلظت ابر و قفل هوش مصنوعی
پیمایش غلظت ابر و قفل هوش مصنوعی