۲۹ شهریور ۱۴۰۳

Techboy

اخبار و اطلاعات روز تکنولوژی

چرا اکثر شرکت ها از تحول دیجیتالی خوششان می آید؟

تحقیقات موافق است: بیشتر کسب‌وکارها برای تلاش‌های تحول دیجیتال متمرکز بر ابر به کمک نیاز دارند. خوشبختانه، بیشتر زخم ها به خودی خود وارد می شوند و به راحتی قابل اجتناب هستند.

تحقیقات موافق است: بیشتر کسب‌وکارها برای تلاش‌های تحول دیجیتال متمرکز بر ابر به کمک نیاز دارند. خوشبختانه، بیشتر زخم ها به خودی خود وارد می شوند و به راحتی قابل اجتناب هستند.

تحول دیجیتال (DX) یکی از آن واژه‌هایی است که ما نمی‌فهمیم. همچنین در اکثر پروژه های تحول فناوری اطلاعات اعمال می شود. بنابراین، اجازه دهید بهترین تعریف DX را بررسی کنیم.

تحول دیجیتال به معنای سیستمی کردن سیستم های مبتنی بر رایانه برای محصولات، فرآیندها و استراتژی های سازمان است. ایده اصلی بازگرداندن ارزش به کسب و کار از طریق تعامل بهتر با نیروی کار، مشتریان و مشتریان مشتری است. نتیجه مطلوب کارایی عملیاتی بیشتر و بهینه سازی هزینه و هدایت نوآوری های خالص برای تعریف آینده کسب و کار است.

DX چیز ضروری است. تعیین کننده است. ما می‌بینیم که شرکت‌های برجسته به دلیل ناتوانی در به کار انداختن استراتژی‌های DX خود در حالی که رقبای آن‌ها آن را کشف می‌کنند، دچار مشکل می‌شوند. توانایی انجام درست دیجیتالی در نهایت همه چیز است.

شرکت‌ها ۱.۶ تریلیون دلار در سال ۲۰۲۲ برای تحول دیجیتال خرج کردند (با هر تعریفی که حدس می‌زنم)، که انتظار می‌رود تا سال ۲۰۲۶ به ۳.۴ تریلیون دلار برسد، طبق تحقیقات Statista. با این حال، تحقیقات نشان می دهد که بازده این سرمایه گذاری ها مختلط تا ضعیف بوده است.

بر اساس تحقیقات McKinsey & Company، تاثیر مثبت بلندمدت پروژه های تحول نادر است. اکثریت (۵۶٪) از پاسخ دهندگان گفتند که سازمان آنها به بیشتر یا تمام اهداف DX خود دست یافته است که این خبر خوبی است. با این حال، تنها ۱۲٪ اهداف پایدار در طول سه سال را گزارش کردند: اوه-اوه. همچنین، به طور متوسط ​​۴۲٪ از مزایای مالی در طول مراحل آخر یک تلاش برای تغییر در مقیاس بزرگ از بین می رود.

چرا باید از داکر و کانتینرها استفاده کنید؟

چه خبر است؟

اگر به این نکته توجه کنید، شرکت‌ها برای چندین سال روی DX سرمایه‌گذاری زیادی کرده‌اند. با این حال، هیچ تغییر پایدار واقعی در تجارت ایجاد نمی کند. شرکت‌ها پیشرفت‌های تاکتیکی را در فناوری اطلاعات انجام می‌دهند که ارزش واقعی کمی به جز ایجاد احساس خوبی در آنها از انجام کاری دارد.

این شکست ناشی از کمبود بودجه، ناتوانی در یافتن استعدادهای مورد نیاز، عدم حمایت مدیران اجرایی، یا تمرکز بیش از حد بر روی مدهای فناوری است، که همگی احتمالاً عوامل مؤثری هستند. با این حال، دلایل اصلی که سازمان‌ها از DX سوء استفاده می‌کنند، مسائل سیستمی هستند که به راحتی قابل حل هستند – اگر اراده سیاسی وجود داشته باشد. در تجربه من این بزرگترین مانع موفقیت است.

تکنولوژی، چه ابری و چه غیر ابری، اغلب مقصر این شکست‌ها هستند، زیرا اکثر مردم نمی‌خواهند مسئولیت مستقیم را بر عهده بگیرند. در اینجا چند نکته برای جلوگیری از اشتباهات DX وجود دارد.

یک استراتژی جامع DT را در جای خود قرار دهید. بهتر است یک طرح جامع و تفکیک دقیق داشته باشید زیرا DX یک تغییر سیستمی عظیم در طول زمان است. این طرح باید شامل مزایای پیش بینی شده و ارتباط با بازار، نیروی کار و مشتری باشد. وقتی اصطلاح تحول دیجیتال را می شنوم، می خواهم که طرح ها را ببینم. آنها هرگز وجود ندارند، و بیشتر شرکت ها DX را به عنوان یک پروژه اجرا می کنند، نه چیزی استراتژیک برای تجارت. تحول دیجیتال واقعی تاکتیکی نیست. استراتژیک است و باید به این ترتیب اداره و تامین مالی شود. در غیر این صورت، به شکست و بازگشت سرمایه ضعیف عادت کنید.

حتی با صرفه جویی در هزینه بازگشت، ارزش محاسبات ابری همچنان قوی است

روی معماری در سطح وسیع تمرکز کنید، بدون اینکه معماری را فراموش کنید. شرکت ها باید معماری کل نگر مورد نیاز برای پشتیبانی از نتایج مثبت DX دقیق را درک کنند و فقط بر روی سیستم های فردی تمرکز نکنند. این نتیجه یک استراتژی جامع است، به این معنا که ما از تمام سیستم‌های موجود، از جمله دارایی‌های قدیمی و دیگر دارایی‌های داخلی، استفاده می‌کنیم، و نحوه عملکرد و عملکرد آنها را با سیستم‌های مهاجرت‌شده یا خالص جدید موجود در ابرهای عمومی مشخص می‌کنیم.

اگر شرکت‌ها فقط بر روی سیستم‌ها یا معماری‌های کوچک تمرکز کنند، معمولاً از درک چگونگی وجود آنها در یک اکوسیستم استراتژیک DX غفلت می‌کنند. این منجر به پروژه‌های جدا شده می‌شود که ممکن است به خودی خود تأثیرگذار باشند، اما برای استراتژی بزرگ‌تری که مهم‌تر از بخش‌هایی است که آن را تشکیل می‌دهند، ارزش کمی یا بدون ارزش ارائه می‌کنند.

بهترین مثالی که اخیراً دیده‌ام، کسانی هستند که به‌عنوان بخشی از «تلاش‌های DX» خود به دنبال ساخت اپلیکیشن‌های بومی ابری هستند (توجه داشته باشید که «استراتژی» را نگفتند). آنها با یک سیستم الهام بخش به پایان رسیدند که همه کسانی که آن را طراحی و ساخته اند می توانند به آن افتخار کنند. با این حال، این فقط یک پیشرفت تاکتیکی است که می تواند استراتژی DX را در صورتی که ناهمگنی و پیچیدگی بیش از حد ایجاد کند، بدتر کند. به همین دلیل است که کمبود ROI قابل توجهی برای این “سرمایه گذاری DX” وجود دارد زیرا شرکت ها معماری کلی کلان یا استراتژی DX را در نظر نمی گیرند. بسیاری از موفقیت‌های کوچک همچنان می‌توانند بدون هماهنگی، برنامه‌ریزی و استراتژی منجر به شکست کلی شوند.

مبادلات با ابرهای واکنشی و فعال را درک کنید

راه حل آسانی نیست

کاش می توانستم به شما بگویم که انتقال همه چیز به “ابر” باعث رفع خرابی های DX می شود. این بسیار پیچیده تر از این است و نیاز به تغییر از سوی مردم و فرهنگ دارد، که دشوار است.

مهم‌ترین مسئله این است که اکثر آنها حتی نمی‌دانند تحول دیجیتال چیست، حتی کسانی که این اصطلاح را در عنوان خود دارند. در عوض، آنها بر روی تاکتیک‌ها تمرکز می‌کنند، یعنی ابزارها و فناوری، و هرگز برنامه‌ای را برای بهبود تدریجی اوضاع درک نمی‌کنند.

این تغییر باید از بالا، از سوی مدیران جدید یا فعلی که درک کنند چرا این باید تغییر کند و قدرت انجام آن را دارند، ایجاد شود. در بسیاری از مواقع، شرکت‌ها رهبران فناوری سنگین وزن را استخدام می‌کنند، اما به آنها اختیار ایجاد تغییرات واقعی را نمی‌دهند. اگر CTOهایی را می بینید که کمتر از سه سال در این نقش هستند، معمولاً همینطور است. بله، من از روی تجربه صحبت می کنم.

آیا می‌توانید کاری را که لازم است انجام دهید تا قبل از اینکه خیلی دیر شود، این مشکل را برطرف کنید؟ من گمان می کنم که بازار در نهایت شرکت هایی را که آن را دریافت نمی کنند، از بین می برد. انتخاب طبیعی؟