احتمالاً شنیده اید که چند ابری از قفل شدن جلوگیری می کند، مقرون به صرفه تر است و نباید شامل سیستم های قدیمی باشد. متاسفم که می گویم، اما همه اینها اشتباه است.
شنیدن نظر همه در مورد هزینه و ارزش استقرار چند ابری سرگرم کننده است. اکثر مردم آن را به درستی درک نمی کنند – بیشتر از درک نادرست و تفکر گروهی تا هر چیز دیگری. متاسفم که کسی هستم که می آید و این افسانه ها را درهم می شکند، اما کسی باید این کار را انجام دهد.
افسانه ۱: Multicloud به معنای عدم قفل است. من این فرض را درک می کنم. اگر مارک های ابری مختلف داشته باشیم، از قفل شدن با یک ارائه دهنده ابر عمومی جلوگیری می کنیم. درست؟ مسئله این نیست. من قبلاً به این موضوع پرداخته ام، بنابراین در حال حاضر از آن سخنی نمی گویم. با این حال، این افسانه شماره ۱ است که من می شنوم، و من برای کسانی از شما که هنوز معتقدند این درست است، یک خبر بد دارم.
ساده است: استفاده از API های بومی یک ارائه دهنده ابری باعث قفل شدن می شود. سرویسهایی مانند امنیت، ذخیرهسازی، حاکمیت و حتی APIهای finops که روی یک ارائهدهنده واحد استفاده میکنید، برای ارائهدهنده دیگری قابل حمل نیستند، مگر اینکه برخی از کدها را برای تعامل با سرویس ابری بومی دیگر، طبق شرایط آن سرویس تغییر دهید. این تعریف قفل است، و مهم نیست که چند ارائه دهنده ابر دیگر در مجموعه چند ابری خود دارید، این محدودیت همچنان وجود دارد.
افسانه ۲: Multicloud مقرون به صرفه تر است. این یکی پیچیده است. MultiCloud هزینه بیشتری نسبت به استقرار یک ابر واحد و به دلایل واضح دارد. شما عملیات های امنیتی و ابری پیچیده تری دارید و باید مهارت های مختلفی را در اطراف خود حفظ کنید تا یک چند ابری را به طور موثر اجرا کنید. این امر با پول و ریسک بیشتری همراه است، که نتیجه طبیعی پیچیدگی معماری اضافی در بازی با قطعات متحرک بیشتر است.
برای اکثر مشاغل، نقطه فروش چابکی و توانایی استفاده از بهترین خدمات ابری برای بازگشت ارزش نوآوری است. اگر فناوری مناسب برای حل یک مشکل خاص، هزینه اضافی را توجیه کند، ما از چند ابری استفاده میکنیم که ساخت، استقرار و کارکرد آن پرهزینهتر است. اگر چند ابری این کار را انجام ندهد، نباید آن را مستقر کرد.
افسانه ۳: استقرار چند ابری نباید شامل سیستم های سنتی باشد. این یک حکم قضاوتی است. درست مانند هر چیز دیگری در مورد استقرار چند ابری، پاسخ مشاور بدبین این است: “بستگی دارد.”
دوباره، ما باید همه سیستمها را در نظر بگیریم – میراث، لبه، نرمافزار بهعنوان یک سرویس، و حتی ابرهای کوچک مختص صنعت – بهعنوان بخشی از یک زیرساخت چند ابری. ما با تمام سیستمها از یک صفحه کنترل مشترک سر و کار داریم که بسیاری آن را ابر ابر یا metacloud مینامند. این بدان معنی است که ما مشکلات امنیتی، عملیات، مدیریت داده، و توسعه و استقرار برنامه را برای همه سیستمها حل میکنیم، نه فقط ارائهدهندگان ابر عمومی.
فرض کنید در این جهت حرکت نمی کنید. در این صورت، فرصتی را از دست میدهید که بیشتر سیستمهای خود را تحت چارچوبهای مدیریتی و امنیتی یکسانی قرار دهید، بنابراین نیازی به تمرکز روی ابزارهای بومی که برای مقابله با فناوری در سیلوها استفاده میشوند، ندارید. البته، این امر استقرار چند ابری را پیچیدهتر، پیچیدهتر و پرهزینهتر میکند. اما اگر میخواهیم این مشکلات را به روشهای جامع و مقیاسپذیر حل کنیم، ممکن است آنچه را که با چند ابری ما کار میکند به پلتفرمهای دیگر نیز گسترش دهیم.
این ممکن است بدفهمیترین افسانهای باشد که من به دنبال شکستن آن هستم، اما باید آن را فراخوانی کرد. البته، ممکن است دلایل خوبی داشته باشید که دیگر سیستم های ابری و غیر ابری را در چارچوب استقرار چند ابری خود وارد نکنید، و این خوب است. این سوالی است که باید پرسیده شود و اغلب نادیده گرفته می شود.
من گمان میکنم با عمیقتر شدن استقرار چند ابری، این فهرست را بهروزرسانی خواهم کرد، اما در حال حاضر، این داستان من است و من به آن پایبند هستم.
پست های مرتبط
۳ افسانه چند ابری که باید خرد شوند
۳ افسانه چند ابری که باید خرد شوند
۳ افسانه چند ابری که باید خرد شوند