جایگزین منبع باز برای توییتر، فراموش کردن تجربه مشتری در عجله خود برای بیان یک بیانیه سیاسی در مورد تمرکززدایی است.
در عجله توییتر برای جایگزینی توئیتر با Mastodon، به نظر میرسد که ما در دامی قدیمی گرفتار شدهایم، دامی که مدتهاست فناوری و بهویژه گوشه منبع باز فناوری را به هم ریخته است. البته این مشکل فنی است. و منبع باز. یا بهتر است بگوییم، این باور که راه حل بیشتر مشکلات، فناوری بیشتر و منبع بازتر است. اجازه بدهید توضیح دهم.
همه چیز خوب است
من بیش از دو دهه را در منبع باز گذرانده ام. این خانه، قبیله من است. اما ما افراد منبع باز تمایل تاسف باری به انتخاب امتیاز نسبت به راحتی داریم و Mastodon در این حفره می افتد. Mastodon خود را بهعنوان «شبکه اجتماعی غیرقابل فروش» مینامد. این استدلال را با یادآوری اینکه منبع باز و غیرمتمرکز است، پشتیبانی میکند: «مستودون را به دلخواه کپی کنید، مطالعه کنید و تغییر دهید». و “هر سرور Mastodon یک موجودیت کاملا مستقل است.”
هیچکدام از اینها برای افرادی که عمدتاً غیرتکنولوژیک هستند و فقط میخواهند توییت کنند مهم نیست – یا به قول ماستودون “غیرت زده”. (P.S.، در خانه من، “toot” تعبیری برای گوز است.) برخی از نکات اصلی فروش Mastodon برای تقریباً همه افراد خارج از یک گروه اصلی منبع باز، به تعویق انداختن وحشتناکی هستند. در اینجا دو مورد وجود دارد:
- “Mastodon مستقر در زیرساخت خود به شما امکان می دهد هر سرور دیگر Mastodon را به صورت آنلاین دنبال کنید و دنبال کنید و تحت کنترل هیچ کس جز شما نیست.”
- “هر سرور قوانین و مقررات خود را ایجاد می کند، که به صورت محلی و نه مانند رسانه های اجتماعی شرکتی از بالا به پایین اجرا می شوند.”
وقتی برای Mastodon ثبت نام می کنید، باید سروری را انتخاب کنید. این گیجکننده است، از جمله برای متخصصان باتجربه که در توییتر پست میکنند، “حالا باید چه کار کنم؟” بهسرعت به شما گفته میشود مهم نیست که کدام را انتخاب میکنید، همراه با رشتههای کامل دستورالعملها در مورد اینکه چگونه انتخاب یک سرور به شما فرصتی می دهد تا جامعه ای را انتخاب کنید که متناسب با علایق شما باشد، اگرچه “علاقه ها” تا حدودی تعریف شده است. اما همین واقعیت که دستورالعملها مورد نیاز است به این معنی است که فرآیند سوار شدن در حال حاضر با شکست مواجه شده است.
اینجا تجربه زیست شناس و پروفسور Paul Knoepfler: “به نظر می رسد برخی از سرورها بسیار بهتر از سایرین کار می کنند. برخی از سرورها نیز مشکلات بیشتری دارند. به نظر می رسد که بسیاری از سرورها برای حضور در آنها نیاز به درخواست دارند، که برای من عجیب به نظر می رسد. او نتیجه میگیرد: «ساختار غیرمتمرکز، همه چیز را درهم و برهم میکند.» دکتر نوپفلر دارای مدرک دکترا است – او به مسیریابی در سیستم ها و سازه های مخفی عادت کرده است. ماستودون او را بی حال کرده است. او تنها نیست.
به همان اندازه که طرفداران ماستودون ممکن است بخواهند ماستودون را به عنوان “توئیتر اما بدون ماسک” انتخاب کنند، واضح است که اینطور نیست. جستجو گاهی اوقات در سرورها کار می کند و گاهی اوقات نه، بسته به سرور و جستجو. مشخص نیست کدام سرور مکان مناسبی برای یک شخص خاص است و راحتی بتوانید بعداً تغییر دهید واقعاً راحت نیست. هرچه کاربران بیشتر به فناوری زیربنای پلتفرم فکر کنند، احتمال استفاده از آن کمتر است.
و در مورد آن باید فکر کنید، زیرا برای Mastodon، زیرساخت و همه آن سرورها نکته مهم هستند. مردم ممکن است بخواهند صحبت کنند، اما ابتدا باید در مورد فناوری استفاده شده برای این کار فکر کنند، به خصوص که برخی از سرورهای محبوب Mastodon با بار ناشی از هجوم کاربران از کار میافتند. البته، روزهای اولیه توییتر با “نهنگ شکست خورده” گرفتار شده بود، بنابراین این تنها مختص ماستودون نیست. با این حال، چگونه مشکل را حل می کند، زیرا هر سرور باید تا حدودی به طور مستقل مشکل را حل کند. معماران Mastodon فکر می کنند این یک ویژگی است، اما یک اشکال است.
راحتی بیشتر، لطفا
این را با جایی که فناوری، به طور کلی، هدایت شده است، مقایسه کنید. به ابر نگاه کن برای سالها، شرکتهایی مانند AWS توانایی متوقف کردن نگرانی در مورد «بلندکردن سنگین غیرمتمایز» مدیریت زیرساختها را ترویج کردند، اما هنوز توسعهدهندگان را ملزم میکردند که مقداری از فضای ذخیرهسازی مورد نیاز، نوع قدرت پردازشی که استفاده میکنند و غیره را درک کنند. . ابر یک گام بزرگ به جلو از دنیای خرید سرورهای فیزیکی برای پشتیبانی از حجم کاری آینده بود، اما همچنان به برنامه ریزی بیش از حد نیاز داشت.
اکنون به ابر مقیاسکنندههای ابری نگاه کنید. جهت روشن به سمت بدون سرور است، به سمت عدم فکر کردن در مورد فناوری اساسی. توسعهدهندگان برنامههای خود را مینویسند و زیرساختها اتفاق میافتد.
برای افرادی که در میان ما بیشتر بر آزادی متمرکز هستند، یک پاسخ طبیعی به عدم سرور این است که آن را «یکی از بدترین اشکال قفل اختصاصی که تا به حال در تاریخ بشریت دیدهایم» بنامیم. ” مممم اما حدس بزنید چی؟ به نظر می رسد که شرکت ها اهمیتی نمی دهند. آنها به چیزهای دیگر اهمیت می دهند، مانند برنامه های کاربردی حمل و نقل که به آنها کمک می کند نیازهای مشتری را در یک محیط سخت اقتصادی کلان برآورده کنند.
بازگشت به Twitter و Mastodon. هر چقدر هم که روزهای خوب توییتر را ایدهآل کنیم، مدتهاست که کمی آتش سوزی زبالهدان بوده است. همانطور که اخیراً خواندم، “این فقط یک سایت جهنمی نبود، یک خانه جهنمی بود. ” از همان ابتدا مملو از افراد خشمگین و بی ادب بوده است، زیرا افراد ممکن است عصبانی و بی ادب باشند، به خصوص زمانی که از واقعیت نامزدی رو در رو جدا شوند. اگر فکر می کنید که Mastodon طبیعت انسان را حل می کند زیرا منبع باز و غیرمتمرکز است، زمان کافی را در لیست پستی هسته لینوکس صرف نکرده اید.
بارها و بارها، ما یاد میگیریم که در حالی که فنآوران میخواهند آرمانشهرهای انتخابی را جشن بگیرند، بسیاری از ما فقط میخواهیم با کمی انتخاب راحتی داشته باشیم. ما نمی خواهیم سرورها را انتخاب کنیم. ما نمی خواهیم به فناوری زیربنای مکالماتمان فکر کنیم. ما فقط می خواهیم صحبت کنیم. یا توییت کنید یا، بهشت نگذار، خیلی.
پست های مرتبط
کدام منبع باز با Mastodon اشتباه می کند
کدام منبع باز با Mastodon اشتباه می کند
کدام منبع باز با Mastodon اشتباه می کند